داستان شب - نمایش رادیویی قدیمی قصر خوشبختی

[@Dosi-c5x]

ممنون از انتخاب عالی داستان‌های نوستالژی❤

[@ShimaMoghadam-d4q]

چقدر خاطره انگیز و زیبا❤

[@mansoramin594]

عالی عالی excellent سپاسگزار زحمات نمایان❤❤❤🙏🙏🙏

[@Namayan]

درود بر شما

[@mehrandezireh9347]

با درود و سپاس ❤

[@Namayan]

سپاس از شما

[@farnamasgari]

هوراااااا❤❤❤

[@SHOLE.b]

سپاس 🙏

[@marziehshajeri2956]

❤❤❤❤

[@rezatehranchi968]

عالی بود خیلی خوب وقشنگ بود ممنون از انتخابتون❤️❤️

[@Namayan]

ممنون از همراهی شما

[@atefeh2252]

بسیار عالی ❤

[@mahtabhatami]

❤🙏

[@LiaqatKhoshNawa]

❤

[@SaraDehghan-i2p]

سلام وهزاران درود بر نمایان عزیز❤❤❤❤

[@Namayan]

درود بر شما

[@rezatehranchi968]

بسیار عالی و هیاجاژانر طولانی بزارینن انگیزبود لطفا باگه تونستین معمایی پلیسی و

[@arvinmahfam007]

چه اشتباهی در ساعت 1:33:49
آقای بلین به کیت میگه: شما منو از دست میدید. کیت به او میگه: و منهم شما رو از دست میدم😮(بجای اینکه بگه: و شما هم منو از دست میدید)!

[@maryamtadoudar395]

سپاس فراوان ❤❤

[@mahtabhatami]

سر ریچارد تبدیل شد به دن کیشوت، نوکرش هم شد سانچو پانسا، مرد آمریکایی هم شد آسیاب بادی 🙂

[@Reza.h.s]

فکر کنم کیت دختر ریچارده

[@rezatehranchi968]

عالی بود خیلی خوب وقشنگ بود ممنون از انتخابتون❤️❤️