گفت و گو با فریدون جیرانی(بخش دوم)؛ سینما دشمن زیاد دارد!
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 9 ก.พ. 2025
- گفت و گو با فریدون جیرانی(بخش دوم)؛ سینما دشمن زیاد دارد!
گفتوگوی دوستانۀ هوشنگ گلمکانی و فریدون جیرانی با خاطرهبازی دو رفیق قدیمی شروع میشود اما به مباحث جدیتری میرسد؛ به آنجا که جیرانی توضیح میدهد چرا جواب تلفنهای دوست قدیمیاش را نمیداده و چرا پس از چهل سال احساس میکند این دوست و مجلهاش با او و آن بخش از سینمایی که او متعلق به آن بوده نامهربانی کرده است. در قسمت دوم گفتوگو که چند روز دیگر پخش خواهد شد، البته جنگ مغلوبه میشود! این گفتوگو را ببینید.
#فیلم_امروز #فیلم #فریدون_جیرانی #خاطره #نوستالژی - ภาพยนตร์และแอนิเมชัน
به به برنامه ای بی نهایت زیبا و آموزنده
دو استاد مسلم و با سواد و با حال مطبوعات سینمایی ایران
زنده باشید و برقرار
دو نازنین که مهربانی و انسانیت به چهره شان کاملا نشسته.
تو سن ۳۹ سالگی عجب درس بزرگی گرفتم از این مصاحبه که من میتونم تو یک روز بابت یک کار حرفهای با دوستم حتی دعوا بکنم جر و بحث بکنم ولی همون روز میتونم دوستم رو دعوت بکنم خونه و با هم شام بخوریم حتی یک کلمه در رابطه با دعوای روز در رابطه با کارمون صحبت نکنیم خیلی زیبا بود❤
دقیقا بسیار آموزنده هست
آدم واقعا لذت میبره از این مصاحبه آقای گلمکانی با سواد و آقای جیرانی با سوادتر و هردو نفر بسیار محترم و کاربلد
هر دو دوست داشتنی هستید. صداقت همیشه حرف اول رو میزنه.
عشق میکنم همیشه با خاطره بازی های فریدون جیرانی عزیز . کاش از کاراکتر مشرقی ها که آموزگار مدرسه ای در تربت حیدریه بودن و همیشه جناب جیرانی از بانو مشرقی معلم خودش الهام گرفته یاد میشد خوشحالم که شهرم تربت گفتند. از دو سینمای تربت این سالها یکی هم نمونده سینمای کنار باغ ملی هم خراب کردند افسوس. سپاس از هوشنگ خان گلمکانی. پرچم گلمکان و تربت و مشهد و خراسان بزرگ بالاست
از سال ۴۲تا۴۴تربت حیدریه بودم کلاس چهارم و پنجم دبستان تربت بودم دبستان سهیلی،از اون پو تا سینما کلی خاطره دارم مولن روژ کنار باغملی و فردوسی،منو داداشم که ۵سالش بود یک بلیت ۵ریالی میگرفتیم کنتذلچی فردوسی سخت گیر نبود راه میداد ولی کنترلچی مولن روژ سختگیر بود اوقد گردن کج میکردیم صبر میکردیم عاقبت حوصلش سر میرفت رامون میداد ...
درود بر آفرینندگان بیدار و هوشیار "فیلم امروز" آقایان یاری و گلمکانی. بسیار گفتگوی خوشجانی بود با آقای جیرانی نازنین. جانی سرشار شدم. پروردگار نگهدار هر سه شما بزرگواران برای سینما و فرهنگ سرزمین مادریمان باشد❤❤❤🧿🧿🧿
آقای گلمکانی، جناب یاری، عزیزان کاش با جزئیات بیشتر حتی سال به سال با خاطرات و آرشیو جناب جیرانی بزرگ گفتگو کنین. حیفه این همه خاطرات تاریخی
واقعا کاش تا هستند خاطرات رو تصویری ثبت و بازگو کنند. بی سانسور و بی ملاحظات تحمیلی
کیف کردم
دمتون گرم🤝
درود بر اساتید عزیز گلمکانی و جیرانی
صمیمی و زلال..مرسی
چقدر عزیزید❤
درود بر آقای جیرانی فرهیخته و گرامی و درود بر شرف و شجاعت ایشان...
زنده باد ، درود بر شما
عالی بودین عالی
Thanks ❤
جناب گلمکانی باید وباید با جیرانی به همین شیوه بازگویی خاطرات که خود بخود در آن تاریخ ۳ یا ۴ دهه مهم باز بینی میشود از دریچه نگاه و تجربه هر دو شما ،و بصورت تاریخ شفاهی ماندگار خواهد شد ،،،،خواهش عاجزانه که این کار را انجام دهید هم برنامه سالیست هم نیاز برای تاریخ هنر سینما ،،، ،
زنده باد جیرانی
Very good❤❤❤
واقعا لذت برم و تاریخ نگاری بود اما بهتر نبود آقای گلمکانی و آقای جیرانی مشکلاتشونو بیرون از برنامه حل میکردند ؟ الان بخش دوم هستم و همچنان درباره ی علت ناراحتیشون و گلگیشون از هم دارند صحبت میکنند.
هزارتا سوال باقی ماند!!!!!!!ا
واقعا دو بزرگ در یک قاب.
ازاستادگلمکانی همبابتمبارزاتش تشکرمیکنیم
دون جیرانی
👌🏻🙏🏻
❤🎉
❤
سبنمای بعد از انقلاب را با دیدن فیلم خانه عنکبوت شروع کردم و این ادامه یافت تا اوایل دهه هشتاد که از ایران رفتم.
من در آن سالها دو ماهنامه را بطور مرتب میخواندم.
ماهنامه فیلم و بعدها پیام امروز..
تمام علاقه ام به سینما در ماهنامه فیلم وجود داشت که مجموعه ای کامل از رویدادهای سینمایی ایران و جهان بود و مطالب معتبرترین نویسندگان سبنمایی آن دوران.
یادم هست در بین نویسنده های ماهنامه فیلم، کسی بود به اسم آقای خسرو دهقان.. یا شاید اسمی شبیه به آن..
ایشان فیلمها را حتا فیلمهابی که دیگر منتقدان نظر مثبت به آن داده بودند را بیرحمانه مورد نقدهای تند قرار میداد.
من مطالب ایشان از این جهت دنبال میکردم که بدانم آیا فیلمی وجود دارد که اقای دهقان ان را بپسندد؟!
این دنبال کردن ها به جایی رسید که رفته رفته نگاه سینمایی من دچار تغییر شد. نکاتی که ایشان در نقدهایش نشانه میرفت را دیگر بخوبی درک میکردم و حتا فیلم ها را پیش از نقدهای ایشان تحلیل میکردم و به دوستانم می گفتم.
از ان زمان تا بحال، بیست و چند سال میگذرد و من کماکان آن نگاه سینمایی را دارم که هنوز گاهی دوستانم از ایران در باره فیلم پر سر و صدایی از من نظر میخاهند.
من یک دوره طولانی از بهترین دوره عمرم را با ماهنامه فیلم سر کردم و همیشه به ان مدیونم.
و در اخر، از این که در حرفه و تئوری سینمای گذشته و حال ایران، وزن همشهری های مشهدی ام همچنان سنگین است خوشحالم.
فریدون جیرانی یادش رفته با سریال "مرگ تدریجی یک رویا" چطور برای نظام دم تکون میداد تا یه استخون بندازن جلوش؟
بهرحال جاداردبشماواقایگلمکانی تبریک گفته شود دمتانگرم
باید همه.یه بازنگری جدی کنید وگرنه تک تکتانشکارخواهیدشد افغانیان بکمینتان نشسته اند
فراستی نفاق کازابلانکایی دارد