بااحترام تمام خدمت استادبزرگوار ودرودبرشما...بین اختیاروانتخاب تفاوت بسیارهست...میتوان گفت این روح هست که اختیارداردکه ازچه پدرومادری متولدشود.واین اختیاربرای پدرومادرمتصورنیست...مصداق آن به قول مولانادرجهان هرچیزچیزی جذب کرده..(گرم گرمی راکشیدوسردسرد)...پدرومادربازتاب افکاروژنوم خودو گذشتگان خودراتجربه خواهندکردچه درست وچه نادرست..هدف تکامله..همانطورکه میدانیم روح تاچهارماهگی درجنین حلول نمیکنه..یعنی اینکه این روح است که هم اختیار وهم انتخاب میکندکه درکدام جسم واردشود.وپدرومادربرای روح دروازه ای هستندبه جهان مادی...وصدالبته که روح جدیدبرپدرومادری که ازش متولدمیشه تاثیرگذاراست...ببخشیدباسوادناقصم نظرم راگفتم..دارم درس پس میدم خدمتتون.🙏
این شعر از خدای جاودان درونم تقدیم به همه ی شما نوریان من هستم 1) ای آدمی ای آدمی ، تو از منی تو از منی ای آدمی ای آدمی ، تو در منی تو در منی تو از منی تو در منی،تو جلوه ای از عشقمی تو با منی تو باعثه ، پیدایش این عالمی 2) من در تو و خود در خودم،تنها بودم من با خودم آنگه ز خود آگه شدم، هم تو و ما ، هم من شدم در هر کجا بینی منم ، من آن زیاد و آن کمم گه با تو مرد و گه زنم ، گه کودک و پیرزنم 3) هم ذره ام هم عالمم ، هر جای این گیتی منم من آن گل زیبا صنم ، آن نور بی پایان منم دانی که هستم کیستم،با اینکه هستم نیستم نشناسی ذاتم چیستم ، از ابتدا می زیستم 4) باران شوم رحمت شوم ، عیسئ شوم احمد شوم گه باعث زحمت شوم ، در پیش چشمت بد شوم با این بدی خوبی کنم ، تا باعث درکت شوم با درد تورا درمان کنم ، تا نوری در چشمت شوم 5) من در همه عالمم و عالم همه هست در من آن ریز و آن بی انتها ، ذاتش همه هست از من خاموش و نور دیده ام ، ساده ولی پیچیده ام این ظالم و ظلمی که هست،خود از برایت چیده ام 6) تو گر بخواهی من شوی،در بزم من همدم شوی ورنه ز راه دیگری ، آخر ازآن من شوی من در خیال و فکر خود ، تکرار این بازی کنم تا کشف این سر~ عظیم ، باید که عشق بازی کنم 7) گه با خودم وصلت کنم ، گه روح خود را صد کنم گه از طریق خلق خود ، با خود کمی خلوت کنم هیچ جا نگرد تو در پیم ، دریاب تو اصرار خویش از خود رها کن هرچه را، نیست سازگار با ذات خویش شاعر : خود برتر. (11:11)
امان از گره ی کور😂😅پس اون (یا) میشه : یا پدر و مادر و فرزندی نیست همش خودشه در نقش های مختلف داره تجربه میکنه ،یه قول اون شعر مولانا که دوستمون در کامنت بالاتر نوشتن😍پس کلا نباید دنبال مقصر بگردیم ،ولی یه حس ترس خوب و تنهایی هم بهم دست میده به اون گزینه ی یای آخر ویدیو فکر میکنم و حس میکنم🌷
@@kazhal8354 « با حضور مقدس من هستم » *1* ای روح برتر من ، شکل مدور من باز آ تو در بر من ، ای عشق و رهبر من *2* باز آ که غم سر آید،صبح سپید در آید دیگر ستم نباید ، رخ بر دلم نماید *3* وقت طلوع نور است،این لحظه ی عبور است شکفتن و سرور است،اینک فقط حضور است *4* آگاهی و شعورم ، ای مایه ی غرورم گر از تو من بدورم،باعث دو چشم کورم *5* از دست این زمانه ، عمری نبود توان همبستگی و وحدت ، با خالق یگانه *6* بند را ز تن گسسته،در گوشه ای نشستم این زمزمه شنیدم ، آری منم که هستم *7* خورشید دل درخشید ، عالم دمی بلرزید. با آیینه یکی شد ، ای عاشقان برقصید شاعر : خود برتر (1 1)
فوق العاده . ممنونم 😍
با سپاس از شما
درود فراوان بسیار عالی 🌹
شهروز عزیز درود تو روت
سپاس از شما جناب فرهمند.
آگاهی از هر موردی و به هر میزانی لذتبخشه. 🙏
بسیار عالی و آموزنده بود.
از نظر من بهتره طول مدت ویدئو ها حداقل 1 ساعت باشه و بیشتر ویدیو بزارید.
ممنون از زحماتتون.عالی💫🙏👌
عزیزی شهروز فرهمند
👏👏👏👏👏
🙏🏽🌹🍀
✨💚✨🙏👌⚡
بااحترام تمام خدمت استادبزرگوار ودرودبرشما...بین اختیاروانتخاب تفاوت بسیارهست...میتوان گفت این روح هست که اختیارداردکه ازچه پدرومادری متولدشود.واین اختیاربرای پدرومادرمتصورنیست...مصداق آن به قول مولانادرجهان هرچیزچیزی جذب کرده..(گرم گرمی راکشیدوسردسرد)...پدرومادربازتاب افکاروژنوم خودو گذشتگان خودراتجربه خواهندکردچه درست وچه نادرست..هدف تکامله..همانطورکه میدانیم روح تاچهارماهگی درجنین حلول نمیکنه..یعنی اینکه این روح است که هم اختیار وهم انتخاب میکندکه درکدام جسم واردشود.وپدرومادربرای روح دروازه ای هستندبه جهان مادی...وصدالبته که روح جدیدبرپدرومادری که ازش متولدمیشه تاثیرگذاراست...ببخشیدباسوادناقصم نظرم راگفتم..دارم درس پس میدم خدمتتون.🙏
چه قشنگ توضیح دادین،ممنون
@@hannanbanoo339 🙏
🤦♀️💯❤️🙏
این شعر از خدای جاودان درونم تقدیم به همه ی شما نوریان
من هستم
1)
ای آدمی ای آدمی ، تو از منی تو از منی
ای آدمی ای آدمی ، تو در منی تو در منی
تو از منی تو در منی،تو جلوه ای از عشقمی
تو با منی تو باعثه ، پیدایش این عالمی
2)
من در تو و خود در خودم،تنها بودم من با خودم
آنگه ز خود آگه شدم، هم تو و ما ، هم من شدم
در هر کجا بینی منم ، من آن زیاد و آن کمم
گه با تو مرد و گه زنم ، گه کودک و پیرزنم
3)
هم ذره ام هم عالمم ، هر جای این گیتی منم
من آن گل زیبا صنم ، آن نور بی پایان منم
دانی که هستم کیستم،با اینکه هستم نیستم
نشناسی ذاتم چیستم ، از ابتدا می زیستم
4)
باران شوم رحمت شوم ، عیسئ شوم احمد شوم
گه باعث زحمت شوم ، در پیش چشمت بد شوم
با این بدی خوبی کنم ، تا باعث درکت شوم
با درد تورا درمان کنم ، تا نوری در چشمت شوم
5)
من در همه عالمم و عالم همه هست در من
آن ریز و آن بی انتها ، ذاتش همه هست از من
خاموش و نور دیده ام ، ساده ولی پیچیده ام
این ظالم و ظلمی که هست،خود از برایت چیده ام
6)
تو گر بخواهی من شوی،در بزم من همدم شوی
ورنه ز راه دیگری ، آخر ازآن من شوی
من در خیال و فکر خود ، تکرار این بازی کنم
تا کشف این سر~ عظیم ، باید که عشق بازی کنم
7)
گه با خودم وصلت کنم ، گه روح خود را صد کنم
گه از طریق خلق خود ، با خود کمی خلوت کنم
هیچ جا نگرد تو در پیم ، دریاب تو اصرار خویش
از خود رها کن هرچه را، نیست سازگار با ذات خویش
شاعر : خود برتر. (11:11)
مو به تنم سیخ شد💎
امان از گره ی کور😂😅پس اون (یا) میشه : یا پدر و مادر و فرزندی نیست همش خودشه در نقش های مختلف داره تجربه میکنه ،یه قول اون شعر مولانا که دوستمون در کامنت بالاتر نوشتن😍پس کلا نباید دنبال مقصر بگردیم ،ولی یه حس ترس خوب و تنهایی هم بهم دست میده به اون گزینه ی یای آخر ویدیو فکر میکنم و حس میکنم🌷
@@kazhal8354
« با حضور مقدس من هستم »
*1*
ای روح برتر من ، شکل مدور من
باز آ تو در بر من ، ای عشق و رهبر من
*2*
باز آ که غم سر آید،صبح سپید در آید
دیگر ستم نباید ، رخ بر دلم نماید
*3*
وقت طلوع نور است،این لحظه ی عبور است
شکفتن و سرور است،اینک فقط حضور است
*4*
آگاهی و شعورم ، ای مایه ی غرورم
گر از تو من بدورم،باعث دو چشم کورم
*5*
از دست این زمانه ، عمری نبود توان
همبستگی و وحدت ، با خالق یگانه
*6*
بند را ز تن گسسته،در گوشه ای نشستم
این زمزمه شنیدم ، آری منم که هستم
*7*
خورشید دل درخشید ، عالم دمی بلرزید.
با آیینه یکی شد ، ای عاشقان برقصید
شاعر : خود برتر (1 1)