سپاسگزارم از بیان و دقت نظرتان اگر درست متوجه شده باشم منظورتان دو بیتی هست که معنا نکردم کاملا درست میفرمایید، اما چون بنده توی دو منبع دو تفسیر متفاوت دیدم، احتیاط کردم و تحقیق و برداشت رو گذاشتم به عهده مخاطب بیت : گر چشم تو بربست او، چون مهره ای در دست او/ گاهت بغلتاند چنین، گاهی ببازد در هوا آقای دکتر حاجی بلند گفتند، وقتی خداوند چشمت رو از دیگران بست دیگر فقط در دستان مشیت خداوند هستی و خود را رها میکنی تا او تو را حرکت دهد و تو از خود هیچ اختیاری نداری اما در وبسایت دیدار جان که منبع آن، شرح دیوان شمس نوشته کریم زمانی هست، آمده که این حضرت معشوق است که گاهی چشمانت را میبندد و تو به دام گناه می افتی و خلاصه مانند مهره ای هستی در دست مشیت او بیت دیگر : اندر جهان، هر آدمی باشد فدای یار خود/یار یکی انبان خون، یار یکی شمس ضیا دکتر حاجی بلند در اینجا انبان خون رو به چشمی که گریه بسیار گریه میکند و از شدت گریه سرخ میشود نسبت داده اند، به این معنا که این چشم کور میشود، اما در نهایت خورشید حقیقت را خواهد دید ولی باز در نوشته دکتر زمانی، انبان خون به مادیات و جسمانیات نسبت داده شده و شمس ضیا به خورشید حقیقت و معنویت خوشحال میشم اگر مطالعه ای عمیق روی این شعر داشته اید و نکته ای روی این دو بیت دارید حتما اضافه کنید تا دیگر دوستان و بنده کمترین استفاده کنیم... باز هم خیلی ممنون از نگاه دقیق شما و نقد بجاتون🌹🌹
عشق به خالقه هستی ینی دل کندن ازین جهان فانی ❤
سپاسگزارم از بیان دیدگاه زیباتون 🌹🌹
keep it up .well done
این شعر و داستانی که پشت اون بود واقعا فوق العاده بود 👏👏👏👏🙌🙌 16:49
به نظر من هم واقعا شعر زیباییست 👐❤
بسیار عالی استفاده بردیم ممنون از شما
سپاس بزرگوار
❤❤خیلی عالی
سپاسگزارم
عالی❤❤❤
سپاس بزرگوار
اگر انسان باشه ❤
Like 👍
عالی 🎉
صدا ولحن حالت عرفانی ودلنشین جذابترش کرده ممنون🎉
سپاسگزارم
محبت دارید...🌹🌹
درود
بسیار عالی باصدای دلنشین وعارفانه .سپاس از تلاش شما درراه فرهنگ ایران.❤
سپاسگزارم از حسن نظرتون به کار این بنده کمترین 🌹🌹
بسیار زیبا هزاران سپاس ...ولی نمیدانم اتفاقی بوده یا علت دیگری داشته ولی آن دوبیت بسیار بسیار مهم است .😊
سپاسگزارم از بیان و دقت نظرتان
اگر درست متوجه شده باشم منظورتان دو بیتی هست که معنا نکردم
کاملا درست میفرمایید، اما چون بنده توی دو منبع دو تفسیر متفاوت دیدم، احتیاط کردم و تحقیق و برداشت رو گذاشتم به عهده مخاطب
بیت : گر چشم تو بربست او، چون مهره ای در دست او/ گاهت بغلتاند چنین، گاهی ببازد در هوا
آقای دکتر حاجی بلند گفتند، وقتی خداوند چشمت رو از دیگران بست دیگر فقط در دستان مشیت خداوند هستی و خود را رها میکنی تا او تو را حرکت دهد و تو از خود هیچ اختیاری نداری
اما در وبسایت دیدار جان که منبع آن، شرح دیوان شمس نوشته کریم زمانی هست، آمده که این حضرت معشوق است که گاهی چشمانت را میبندد و تو به دام گناه می افتی و خلاصه مانند مهره ای هستی در دست مشیت او
بیت دیگر : اندر جهان، هر آدمی باشد فدای یار خود/یار یکی انبان خون، یار یکی شمس ضیا
دکتر حاجی بلند در اینجا انبان خون رو به چشمی که گریه بسیار گریه میکند و از شدت گریه سرخ میشود نسبت داده اند، به این معنا که این چشم کور میشود، اما در نهایت خورشید حقیقت را خواهد دید
ولی باز در نوشته دکتر زمانی، انبان خون به مادیات و جسمانیات نسبت داده شده و شمس ضیا به خورشید حقیقت و معنویت
خوشحال میشم اگر مطالعه ای عمیق روی این شعر داشته اید و نکته ای روی این دو بیت دارید حتما اضافه کنید تا دیگر دوستان و بنده کمترین استفاده کنیم...
باز هم خیلی ممنون از نگاه دقیق شما و نقد بجاتون🌹🌹
ببخشید آواز ابتدای ویدئو صدای کدام هنرمند است؟
سلام بر شما
آواز ابتدایی از جناب شهرام ناظری هست
@kelk-e_khial_angiz درود بر شما
ممنون و سپاسگزارم از لطفتون