موقعیتایی که خیلی حیف شدن | خاطرات یه برنامه نویس | قسمت پنجم

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 30 พ.ย. 2024

ความคิดเห็น • 8

  • @deadeyesynth
    @deadeyesynth 8 วันที่ผ่านมา

    Nice😊

  • @وحید-ل1ر
    @وحید-ل1ر 12 วันที่ผ่านมา

    جالبیش اینکه تو همه پروژه ها همه میرن 😂ایول قشنگه ادامه بده

    • @SinaMN75
      @SinaMN75  12 วันที่ผ่านมา

      نه خدایی تو جورپین خودشون نرفتن اخراج شدن😂

  • @MehdiHeidarian-pn9yk
    @MehdiHeidarian-pn9yk 12 วันที่ผ่านมา

  • @mohammadjamali903
    @mohammadjamali903 13 วันที่ผ่านมา

    جالب بود دمتون گرم از تجربه هاتون به ما میگین ❤
    مخصوصا اونجا وقتی کرونا گرفتین اینگار ارث باباشون خورده بودی 😂😂 بعدش 8 ساعت کردنت زندان
    استاد بنده خیلی وقته دنبال کارم پیدا نمیکنم چطور پروژه بگیرم؟ لینکدین بهتون درخواست میدم

    • @SinaMN75
      @SinaMN75  13 วันที่ผ่านมา

      ممنون از نظرت.
      نه بابا سرما خورده بودم. کرونا سال بعدش گرفتم که اونم ویدیوش میاد
      یه ویدیو قراره در همین باره بسازم.
      امیدوارم بتونه کمکت کنه

  • @anishtain005
    @anishtain005 13 วันที่ผ่านมา

    سلام.من یه پروژه دارم .چگونه ارتباط بگیریم

    • @SinaMN75
      @SinaMN75  13 วันที่ผ่านมา

      سلام
      آیدی تلگرامم توی پروفایل یوتیوب هست
      در خدمتم