به نظرم نولان اوج احساس گناه رو در همون سکانس کلیدی با ترومن نشون میده که اپنهایمر میگه من خون روی دستانم دارم. همین صحنه و دیالوگ ندامت اپنهایمر به طور شفاهی نشون میده.
درود مرسی از نقد ... به نظرم دوئل جذاب و سکانس فوق العاده ایی میتونست در بیاد رویارویی رابرت با آلبرت که نه شخصیت انیشتن کاریزماتیک دراومده که بهش نزدیک بشیم و نه بازی خوبی داره کاراکتر و متاسفانه در حد کاریکاتور مونده ... و اینه اون شخصیت فلورنس پیو که برامون داستانش رو خوب نساخته یک زن کمونیست که تکلیفش با رابرت مشخص نیست هیچ درام عاشقانه حتی در حد مینیمالی نمیبینیم که نسبت به مرگش هم متاثر بشیم ... در حد زن اغواگر باقی میمونه ... و فراموش میشه چون بازی پیو پخته و عمیق نیست ... مثل همیشه کارای فنی نولان و تسلطش به دوربین و تدوین دیوانه واره و زیباست ... اما چیزی که منو تحت تاثیر قرار داد بازی بی نظیر دانی جونیور هست ... کارگردان انگار فقط راوی هست و نقطه نظری نداره که خودش چگونه فکر میکنه ! فیلم عالی هست ولی فاصله داره با شاهکار ..
بینهایت ممنونم بابت اظهارنظر شما. اگر صفت «ضعیف» را از این زاویه به کار برده باشید که نظراتم را دربارهی فیلم قبول ندارید، خب، ماجرا فقط به تفاوت موضعمان در قبال فیلم برمیگردد و از این منظر نمیشود نقدی را ضعیف خواند. زمانی من در مراسم مجلهی «دنیای تصویر» به عنوان یکی از داوران، تندیس حافظ جواد طوسی را برای یک عمر فعالیت نوشتاری به او تقدیم کردم با آن که در۹۰درصد موارد، موضعمان در قبال فیلمها با هم فرق داشت اما او در نوشتههایی چند، موضع و حس و حال خودش نسبت به آن فیلمها را خوب بیان و استدلال میکرد. اما اگر مقصودتان این باشد که موضع خودم را خوب بیان نکردم، اتفاقاً بین خودمان برایتان بگویم که دارم به ضبط ویدئوی دیگری دربارهی همین فیلم فکر میکنم که در آن، با لحن صریحتری به این که فیلم هیچ نگاه نو و نوینی به زندگی و دوران رابرت اوپنهایمر ندارد، بپردازم. شاید باید «قوی»تر و محکمتر اظهارنظر میکردم و بابت مقادیری تعارف یا رواداری، میشود در وصف نقدم گفت «ضعیف» بوده
البته این نکته چه در تمام شبکههای مشهور جهان و چه برای کسی که خودش نویسندهی متنهاست، عجیب شمرده نمیشود. اما اگر در نظر شما دارای اشکال بوده، حتماً بد اجرا شده و بهتر خواهد شد
نمی دونم الان با کدوم امیر پوریا طرفم: اولی که تو اوج نوجوونی و بعدتر بی نهایت چیز ازش یاد گرفتم (یاد 24 دوره معززی نیا به خیر و ان شاءالله وب سایت تون مثل قدیم پربار باشه) و هنوز با نکته سنجی و طراوت نگاهش آدمو سر شوق میاره (مثلا اشاره اش به چهره و چشم های اپنهایمر یا بازیگرای نسل جدید تو همین ویدیو). یا دومی که برای رادیوفردا کار می کنه (که به گمان من از طرف سرویس های اطلاعاتی اسکاندیناوی (مثلا هلند)، با هدف تجزیه ایران، حمایت می شه و پوریا هم آدم خنگی نیست که اینو ندونه). به نظرم می شه با حکومت جمهوری اسلامی مخالف و حتی دشمن بود اما با دشمنای این کشور همدست نشد. به قول اون دیالوگ معروف:«خائن از دشمن بدتره». به احترام اون همه درسی که از شما گرفتم و اون همه لذتی که از نوشته ها و گفته هاتون بردم، بهتره ادامه ندم.
منم پیشنهادم اینه که به خود حرفهای این کانال یوتوبی نگاه و توجه کنین و حتی در مورد مخالفخوانیها و اعتراضهای من به حکومت اسلامی، در هر مورد خود چیزی که مطرح میکنم و میزان ربطش به حق مردم و زندگیشون رو ملاک قرار بدین. در مورد جایی که کار میکنم و حدسیاتی که دربارهی منابعش مطرح کردین، زیاد مطمئن نباشین. مخلصیم
عالی
عالی!
به نظرم نولان اوج احساس گناه رو در همون سکانس کلیدی با ترومن نشون میده که اپنهایمر میگه من خون روی دستانم دارم. همین صحنه و دیالوگ ندامت اپنهایمر به طور شفاهی نشون میده.
درود مرسی از نقد ... به نظرم دوئل جذاب و سکانس فوق العاده ایی میتونست در بیاد رویارویی رابرت با آلبرت که نه شخصیت انیشتن کاریزماتیک دراومده که بهش نزدیک بشیم و نه بازی خوبی داره کاراکتر و متاسفانه در حد کاریکاتور مونده ... و اینه اون شخصیت فلورنس پیو که برامون داستانش رو خوب نساخته یک زن کمونیست که تکلیفش با رابرت مشخص نیست هیچ درام عاشقانه حتی در حد مینیمالی نمیبینیم که نسبت به مرگش هم متاثر بشیم ... در حد زن اغواگر باقی میمونه ... و فراموش میشه چون بازی پیو پخته و عمیق نیست ... مثل همیشه کارای فنی نولان و تسلطش به دوربین و تدوین دیوانه واره و زیباست ... اما چیزی که منو تحت تاثیر قرار داد بازی بی نظیر دانی جونیور هست ... کارگردان انگار فقط راوی هست و نقطه نظری نداره که خودش چگونه فکر میکنه ! فیلم عالی هست ولی فاصله داره با شاهکار ..
زنده باد بابت جزییات دقیق
با کمال احترام نقد ضعیفی بود موفق باشید
بینهایت ممنونم بابت اظهارنظر شما. اگر صفت «ضعیف» را از این زاویه به کار برده باشید که نظراتم را دربارهی فیلم قبول ندارید، خب، ماجرا فقط به تفاوت موضعمان در قبال فیلم برمیگردد و از این منظر نمیشود نقدی را ضعیف خواند. زمانی من در مراسم مجلهی «دنیای تصویر» به عنوان یکی از داوران، تندیس حافظ جواد طوسی را برای یک عمر فعالیت نوشتاری به او تقدیم کردم با آن که در۹۰درصد موارد، موضعمان در قبال فیلمها با هم فرق داشت اما او در نوشتههایی چند، موضع و حس و حال خودش نسبت به آن فیلمها را خوب بیان و استدلال میکرد.
اما اگر مقصودتان این باشد که موضع خودم را خوب بیان نکردم، اتفاقاً بین خودمان برایتان بگویم که دارم به ضبط ویدئوی دیگری دربارهی همین فیلم فکر میکنم که در آن، با لحن صریحتری به این که فیلم هیچ نگاه نو و نوینی به زندگی و دوران رابرت اوپنهایمر ندارد، بپردازم. شاید باید «قوی»تر و محکمتر اظهارنظر میکردم و بابت مقادیری تعارف یا رواداری، میشود در وصف نقدم گفت «ضعیف» بوده
معلومه هنوز دارین از روی اسکرین میخونید
البته این نکته چه در تمام شبکههای مشهور جهان و چه برای کسی که خودش نویسندهی متنهاست، عجیب شمرده نمیشود. اما اگر در نظر شما دارای اشکال بوده، حتماً بد اجرا شده و بهتر خواهد شد
نمی دونم الان با کدوم امیر پوریا طرفم: اولی که تو اوج نوجوونی و بعدتر بی نهایت چیز ازش یاد گرفتم (یاد 24 دوره معززی نیا به خیر و ان شاءالله وب سایت تون مثل قدیم پربار باشه) و هنوز با نکته سنجی و طراوت نگاهش آدمو سر شوق میاره (مثلا اشاره اش به چهره و چشم های اپنهایمر یا بازیگرای نسل جدید تو همین ویدیو).
یا دومی که برای رادیوفردا کار می کنه (که به گمان من از طرف سرویس های اطلاعاتی اسکاندیناوی (مثلا هلند)، با هدف تجزیه ایران، حمایت می شه و پوریا هم آدم خنگی نیست که اینو ندونه). به نظرم می شه با حکومت جمهوری اسلامی مخالف و حتی دشمن بود اما با دشمنای این کشور همدست نشد.
به قول اون دیالوگ معروف:«خائن از دشمن بدتره».
به احترام اون همه درسی که از شما گرفتم و اون همه لذتی که از نوشته ها و گفته هاتون بردم، بهتره ادامه ندم.
منم پیشنهادم اینه که به خود حرفهای این کانال یوتوبی نگاه و توجه کنین و حتی در مورد مخالفخوانیها و اعتراضهای من به حکومت اسلامی، در هر مورد خود چیزی که مطرح میکنم و میزان ربطش به حق مردم و زندگیشون رو ملاک قرار بدین. در مورد جایی که کار میکنم و حدسیاتی که دربارهی منابعش مطرح کردین، زیاد مطمئن نباشین. مخلصیم
عزیز! شما یه وسواس فکری نسبت به فراستی پیدا کردی. رهاش کن.