صد در صد عالی بود، فقط هنوز که هنوزه نمیتونم بپذیرم تو یه اپیزود هم بابک توتئاتر داشته باشه هم تولدش باشه هم قدشو سانت بزنه هم حمومش بده هم تلویزیون جدید براش گرفته شه هم مادرش بیاد ببرتش کیش، اینا معجزست
چون سریال سریاله؛ رابطه بابک و آرمان دچار انفصال شد، در ابتدا سریال روی این رابطه سوار بود اما به یک باره فراموشش کرد تا زمان جدایی بابک از آرمان فرا رسید، این اتفاق میتونست مارو در شوک فرو ببره و حسابی متاثرمون کنه، اما پیمان معادی نتونست این سیر منطقی رو در سریال حفظ کنه بنابراین رشته ای از اتفاقات در یک اپیزود کاشته شدن تا در انتهای همون اپیزود این برداشت انجام بشه...یعنی برای ناراحت شدن از رفتن بابک ما به یک باره هم تئاترشو دیدیم، هم تولدشو هم تلویزونی که آرمان براش گرفته بود...
@@cfcin درسته تولد گرفتن و تلویزیون خریدن و کلا خرید کردن برای هر کسی مخصوصا بچه ها خوشاینده و هر کسی رو ذوق زده میکنه ، و همینطور تئاتر و کلا کارهای هنری آدمو به وجد میاره ولی به نظر من بابکی ک تو اون شرایط بزرگ شده تنها پذیرفته شدن از طرف پدرش هم اونو به وجد میاره حتی بیشتر از تلویزیون و تبلت و ... همونجور ک اگه تبلت از طرف پدر و مادرش بود خوشحالترش میکرد تا اینکه فقط از طرف مادرش باشه ، و اینکه تو این چند قسمت رفتار آرمان با بابک خیلی عوض شده و کم کم داشت تو این چند قسمت اخیر رابطه شونو پررنگ میکرد تا این جدایی غم انگیز بشه . البته این نظر منه و نظر شما هم محترم 🙏🙋
آها در مورد نبود تراپیستم نظرم اینه که می‌خواسته یه محرکی در رابطه با بازنگری تو رفتار و رابطه‌ی آرمان با پسرش و این چرخش رفتاری وجود داشته باشه. و قسمت اعظم علتِ وجودشو این میبینم به شخصه اگر میخواستن کارکرد دیگری [به جز ویو گرفتن با سحر] داشته باشه موفق عمل نکرده اند.
متوجه صحبتت میشم، اما این یک جملست، که آرمان بیانی پیش روانشناس میرود و درنتیجه شاهد چرخش رفتاری او هستیم، اما سریال نمیتونه این رو روایت کنه، نمیتونه ازش داستان بسازه، باید حقیقتو ببینیم، فلش بک های سریال باعث تغییر رفتار آرمان بیانی شدن 😂 هی نشست به فلش بکا فکر کرد گفت خب من همون کاریو نکنم که بابام باهام کرد😂
@@cfcin آره میدونم چی میگی منم نمیگم کارکرد داشته، صرفا خواستن یه چیزی به اسم محرک رو داشته باشن. حالا اینکه واقعا اون محرک بوده یا نه جای بحث داره که باهات موافقم که روان‌کاوی عمیقی توی جلسه ها نشون نمی‌داد که بگیم علتش اینه، بیشتر لاس دیدیم:)))
وقتی میگین تغییر آرمان با مرور فلش بک ها اتفاق افتاد، یعنی شما هیچ اطلاعی از کاری که روانشناسی با بیمار میکنه ندارین. پیشنهاد میکنم چند تا فیلم و سریال روانشناسی ببینین پس:)
خب شما بفرماييد يك هايلايت از روند كاري خانم دكتر مشتاق عنوان كنيد، بگين اونجاش مهم بود، يا اون تراپي نقش كليدي داشت، تو اون اپيزود دكتر مشتاق آرمانو با خودش رو به رو كرد...اگر تونستيد بگيد من ميرم همه فيلم و سريالاي روانشناسي رو به صورت فشرده ميبينم😂
اما خدایی قبول کن که فقط با دیدن فلش بکا همه مساله حل میشه، به علاوه که اگر آرمان بیانی اون نویسنده ایه که نقد هم میکنه باید دائما این نگاه رو به خودش داشته باشه، کما اینکه گفته هاش در تراپی ها هم همین رو نشون میده، که دائما این مسائل رو مرور میکنه و درواقع کودکیش یقشو گرفته، بنابراین صرفا حضور بابک در زندگی آرمان بر اثر رابطه جدید الهه باعث شد که رفتارش با پسرش تغییر کنه، چون اون افکار که بودن در ذهنش، حضور پسرش باعث شد این رابطه پدرپسری رو با رابطه پسرپدری خودش تطابق بده و مشکل حل شد، خانم دکتر مشتاق هیچ کاری برای این آرمان بیانی نکرد، فقط این همه هزینه خرج چشم و ابرو اومدن های خانم دکتر شد
همه اتفاقات به هم ربط دارند، غیر ازین که میشد زخم کاری، اما نحوه اتصال بخش های متفاوت فیلمنامه پر از اشکاله، به علاوه که هایلایت ها و نقاط عطف به درستی توزیع نشدن در بخش های متفاوت فیلمنامه!
واقعا برهوت یعنی اینکه من مامانم قطب شمال میزنه با عذاب از بغلش رد میشم بعد با عذاب مضاعف و شکنجه در ثانیه به ثانیه‌ی سریال مجبور به دیدنش میشم. متاسفانه مامانم قانع نمیشه که نبینه منم دارم تو باتلاق فرو میرم😂 #درد‌ِدل #به‌بهانه‌ی‌‌کامنت‌گذاری
سلام.زیاد مسائلو جدی نگیر.مگه چند نفر این سریالا رو نگاه میکنن .زخم کاری ۲ بازگشت قسمت اخرش و بیشترین ویوش ششصد و پنجاه هزار نفر بوده تو فیلمو.که میگن بیشترین ویو سریال های شبکه خانگی بوده.پس شل کن لذت ببر از مسیر .چون تمام اثاری (اشغال)که از این به بعد میبینی همین شکلی.#کره شمالی
ببین اون آمار رو نمیشه ملاک گرفت، یه تعداد تعداد کاربرین هر پلتفرمه، که شاید تهش مال فیلیمو بوده باشه که یک میلیون کاربر داره..اما بلاشک میزان بینندکان سریال خیلی بیشترن، مثلا همون ششصدهزار کاربر رو عددش رو میشه در حداقل یک و نیم ضرب کرد، چون سریال ها خانوادگی دیده میشن، یا پخش سریال ها از ماهواره به صورت بیست و چهارساعترو در نظر بگیر، پوست شیرو یه ایران دیدن، میشد اینو حس کرد، همه اطرافیان من حداقل، سریالو میدیدن، و در نهایت من شل کردم و لذت میبرم اما حالا که داریم بررسی میکنیم باید نکاتو ذکر کرد تا ببینیم خدای شبکه نمایش خانگی برای بینندگانش چه در نظر گرفته در سال جاری
میدونم داری شوخی میکنی و میدونی که فیلم فروش توی تئاتر شهر نمیتونه افعی تهران باشه! نه به خاطر اینکه داوود فیلم فروش توی تئاتر شهره به خاطر اینکه افعی تهرانو اعدام کردن!
میگم لطفاً برای بهادر مالکی در نقش تهیه کننده بجاش فامیل دور که صداپیشش هم هست بزارید توی ویدیو های بعدیتون باحال تر میشه😂😂 یا مثلا اگه خواستید یه سکانس نشون بدید تصویر فامیل دور و ایرج طهماسب با صدای بهادر مالکی و پیمان معادی بزارید🤣🤣
راستش من از کلاه قرمزی بیزارم، اون دایناسور که تو ورژن سینماییش نشون میداد باعث شد آیندم خراب شه! اما بهادر ملکی رو هستم، اینجا هم تمیز و بامزه از آب درومده! باشه سریال رو فرمه معمولا!
ببين منم ميبينم نميگم اه اه چه سريال بدي، اينو وقتي زخم كاري دو پخش ميشد ميگفتم...اما تحليل و بررسي ه ديگه، سريال مملو از نقطه ضعفه...اين نقطه ضعفا بعضا هفته به هفته فراموش ميشن، اما اين سرياله و بايد اپيزوداش رو كنار هم گذاشت...
این سریال سریال داستان نیست سریال کارکتره شما میگی کل تراپی رو حذف کنی مهم نیست با این که مسیر اصلی ساخت این کارکتر و عوض شدن شخصیت پیمان توی همین داستان تراپی ساخته شد میگی یهویی پیمان عاشق بچش شد اما بازم اینجوری نیست تاترم مفهوم روانشناسی و ارتباط معنایی بین شازده کوچولو و داستان سریال داریم، سر چیزی که باتون موافقم این که کارگردان نمیتونه اینقد راحت باشه یه روز پاشه بره شمال اینجوری نیست
@@danialnamdar نه آقا! یعنی چی که سریال سریال داستان نیست، کاراکتر رو داستان ها میسازن، یا کاراکتر ها داستان میسازن، فرقی نداره! اما این دوتا رو نمیشه از هم جدا کرد، مسیر اصلی ساخت شخصیت آرمان بیانی هم اصلا وجود نداره، آرمان بیانی از اپیزود یک تا الان هیج فرقی نکرده، واکنش هاش به اتفاقات سرتاسر مرجع یکسانی دارن! اینکه آرمان بیانی عاشق بچش شد هم همش حاصل مرور فلش بک ها بود! نه صحبت های دکتر مشتاق! البته این شاید به نظر شما نیاد، اما من چون دارم اپیزود یک تا یازده رو میذارم کنار هم و نگاهشون میکنم هرهفته چنین چیزی خودش رو نشون میده! و ارتباط معنایی بین شازده کوچولو و داستان سریال هم شاید وجود داشته باشه درسته، اما این مشتی از یک خرواره، بارها و بارها سریال به نقد آرت کالچر و روشن فکری پرداخته! جالبم هست درسته اما داره جای فیلمنامه و داستان رو میگیره!
اگه روند داستاني اينه كه هم تئاتر بابك هم تولدشو هم حموم دادنشو(از سكانساي اپيزود چهار) بذاري تو يه اپيزود كه تهش مخاطب از رفتنش ناراحت شه نه! شعورشو ندارم
@@samiranweb نه برادر من منظورم از حمام رفتن این نبود که تکراریه، منظورم اینه که همون شاتو دوباره گذاشته! و تئاتر و تولد نداشتیم الان داریم که نباید خوشحال و شاد و خندان باشیم... چهار قسمت بود بابک کاملا رها شده بود، اگر بررسی های پیشین رو ببینی، من دائما رو این نکته تاکید میکردم، همون مهدکودک رو هیچ چیز ازش ندیدیم جز جلسات اتاق مدیریت که مشخصا تصاویرش در یکی دو روز ضبط شدن
@@cfcin من که متوجه تکراری بودن نشدم سریال نمایش خانگی ایران صد قسمتی نیستن مثل فاکس یا چند فصلی مثل نت فلیکس بعضی مواقع خیلی از کاشت ها برداشت نمیشه یا کاشت کند میاند برداشت خیلی سریع
دقیقا صحبتت درسته که اینجا فاکس نیست یا نتفلیکس، اما اگر قراره روزی بشه فاکس یا نتفلیکس باید به نحوه کاشت و برداشت های اپیزودیکش خرده گرفت که حتی المقدور دیگه تکرار نشه
این نقدی که راجع به روند کردین رو خیلی باهاش موافقم، دقیقا انگار توی این قسمت چون چیده بودن که رفتن بابک و قلیان احساسات ارمان بعنوان پدر و تغییراتش از اولین باری که پسرشو دید رو همه رو باهم نشون بدن، کلی صحنه ای که باید در طی قسمت های مختلف ریز ریز به خوردمون میداد که ته ذهنمون ته نشین شه اینجا فقط یه هم بخوره رو بیادو کرد تو یه کپسول همشو داد این قسمت بخوریم 😂 یا یچیز خیلی کوچیک که ولی رو مخ منه، استفاده از اون سبک خاص رقص بابک یا شاباش دادنش بس نیست واقعا؟ بار اول خنده گرفت بار دوم سوم دهم استفاده کرد ولی احساس میکنم از یجایی به بعد استفاده مداومش داره توهین به شعور و هوش یه بچه تو اون سن و سال میکنه چون مسلما بچه های بخصوص این نسل انقدر توانایی درک طنز موقعیت دارن که یه حرکت بامزه رو اگرم میخوان مدام تکرار کنن تو جای مناسبش انجام بدن یا حداقل خلاقیت خیلی بیشتری واسه نمک ریختن دارن، بنظرم این عدم خلاقیت دقیقا از یکی به سن اقای مقدم میاد نه یه بچه شش ساله و کلی مسئله بزرگتر دیگه که شمام گفتین ولی یچیزیم هست نمیتونم منکرش بشم، من موقع دیدن این سریال شخصا حس خوبی میگیرم نمیدونم چرا بی دلیل دوست دارم دنبالش کنم
دقیقا! حرف منم همینه، ماجراهای بابک به درستی توزیع نشدن در طول اپیزود ها، تو متن تو ذهن نویسنده پیوستگی وجود داشته، اما این پیوستگی ها در ذهن مخاطب بی معنی هستن، مثلا تو اپیزود سوم اگر اشتباه نکنم آرمان بیانی و الهه میرن برای مادر شهریار دارو بخرن و بعد چند اپیزود بعد مادر شهریار از دنیا میره، اما اصلا کسی یادش نیست که اون دارو ها برای مادر شهریار خریده شده بودن! در مورد استفاده بی رویه از حرکات بابک هم شاید سلیقه مطرح باشه، تکرارش به نظر من چندان مشکلی نداره، در حقیقت داره کار تکه کلام در سریال هارو انجام میده، تکه حرکت بابک ولی در مورد مورد آخری که گفتی درسته! منم زمان دیدن سریال خیلی وقت ها حس خوبی داشتم، جون سریال روونه، یه جا گیر نمیکنه و موقعیت های بامزه وخلاقانه بسیاری داره! نمیشه منکر این موارد شد، این ها همون هوشمندی های فیلمنامه پیمان معادی بوده! اما وقتی بحث بحث تحلیله، میخوایم راجع به اونی که افعی تهران میتونست باشه صحبت کنیم برای همین باید اشکالاتش رو نمایان کنیم!
سلام این استفاده از خنده بازار خیلی باحاله😂😂😂😂😂
خنده بازار صد سال از زمان خودش جلوتر بود، حيف كه نميشه جديدشو ساخت چون تلويزيون هيچ برنامه محبوبي نداره
عالی مثل همیشه❤ تنها کسی هستید که با صفر تا صد حرفاتون درباره این سریال موافقم
السپاس البیکران، سپاس از لطف و محبت شما
وای واقعا خوشحال میشم که با این سرعت ویدیو رو میدی بیرون🔥
باز هم سپاس بی کران، امیدوارم بتونیم به مرور تعداد ویدیو ها رو هم بیشتر کنیم
مثل همیشه عالیییییی 🌹🤜🏻
مثل همیشه خاکم
آیا موافقی که اینا همش یه بازی بود که ما فکر کنیم قاتل آرمان بیانیه؟ من حس گول زدن مخاطبو گرفتم
نه والا چون من يه لحظه هم بش فكر نكردم😂
در حقيقت زورزني تدوينگر بود، كه اشتباها اين دوسكانسو كنار هم گذاشته بود با يك أهنگ كه هيچ معنايي نداره
همچنان بررسی عالی البته منم مشتاق افعی
والا منم كه ميگم بديم نمياد ولي خوبم نيست
🤝
آورین
الزپاس
ولی عاشق خنده های بابک توی خونه شدم همون موقع که آرمان داشت قدش رو اندازه میگرفت و چند خنده دیگه بعدش باحال بود😂😂😂😂
صد در صد عالی بود، فقط هنوز که هنوزه نمیتونم بپذیرم تو یه اپیزود هم بابک توتئاتر داشته باشه هم تولدش باشه هم قدشو سانت بزنه هم حمومش بده هم تلویزیون جدید براش گرفته شه هم مادرش بیاد ببرتش کیش، اینا معجزست
@@cfcinسلام کافی جون ❤ چرا نمیشه تو ی اپیزود همه ی این اتفاق ها ک گفتی بیفته ؟
چون سریال سریاله؛ رابطه بابک و آرمان دچار انفصال شد، در ابتدا سریال روی این رابطه سوار بود اما به یک باره فراموشش کرد تا زمان جدایی بابک از آرمان فرا رسید، این اتفاق میتونست مارو در شوک فرو ببره و حسابی متاثرمون کنه، اما پیمان معادی نتونست این سیر منطقی رو در سریال حفظ کنه بنابراین رشته ای از اتفاقات در یک اپیزود کاشته شدن تا در انتهای همون اپیزود این برداشت انجام بشه...یعنی برای ناراحت شدن از رفتن بابک ما به یک باره هم تئاترشو دیدیم، هم تولدشو هم تلویزونی که آرمان براش گرفته بود...
@@cfcin درسته تولد گرفتن و تلویزیون خریدن و کلا خرید کردن برای هر کسی مخصوصا بچه ها خوشاینده و هر کسی رو ذوق زده میکنه ، و همینطور تئاتر و کلا کارهای هنری آدمو به وجد میاره ولی به نظر من بابکی ک تو اون شرایط بزرگ شده تنها پذیرفته شدن از طرف پدرش هم اونو به وجد میاره حتی بیشتر از تلویزیون و تبلت و ... همونجور ک اگه تبلت از طرف پدر و مادرش بود خوشحالترش میکرد تا اینکه فقط از طرف مادرش باشه ، و اینکه تو این چند قسمت رفتار آرمان با بابک خیلی عوض شده و کم کم داشت تو این چند قسمت اخیر رابطه شونو پررنگ میکرد تا این جدایی غم انگیز بشه . البته این نظر منه و نظر شما هم محترم 🙏🙋
❤❤❤
سپاس از لطف و محبتت🤘🏻🧡
آها در مورد نبود تراپیستم نظرم اینه که می‌خواسته یه محرکی در رابطه با بازنگری تو رفتار و رابطه‌ی آرمان با پسرش و این چرخش رفتاری وجود داشته باشه. و قسمت اعظم علتِ وجودشو این میبینم به شخصه
اگر میخواستن کارکرد دیگری [به جز ویو گرفتن با سحر] داشته باشه موفق عمل نکرده اند.
متوجه صحبتت میشم، اما این یک جملست، که آرمان بیانی پیش روانشناس میرود و درنتیجه شاهد چرخش رفتاری او هستیم، اما سریال نمیتونه این رو روایت کنه، نمیتونه ازش داستان بسازه، باید حقیقتو ببینیم، فلش بک های سریال باعث تغییر رفتار آرمان بیانی شدن 😂 هی نشست به فلش بکا فکر کرد گفت خب من همون کاریو نکنم که بابام باهام کرد😂
@@cfcin آره میدونم چی میگی منم نمیگم کارکرد داشته، صرفا خواستن یه چیزی به اسم محرک رو داشته باشن. حالا اینکه واقعا اون محرک بوده یا نه جای بحث داره که باهات موافقم که روان‌کاوی عمیقی توی جلسه ها نشون نمی‌داد که بگیم علتش اینه، بیشتر لاس دیدیم:)))
وقتی میگین تغییر آرمان با مرور فلش بک ها اتفاق افتاد، یعنی شما هیچ اطلاعی از کاری که روانشناسی با بیمار میکنه ندارین. پیشنهاد میکنم چند تا فیلم و سریال روانشناسی ببینین پس:)
خب شما بفرماييد يك هايلايت از روند كاري خانم دكتر مشتاق عنوان كنيد، بگين اونجاش مهم بود، يا اون تراپي نقش كليدي داشت، تو اون اپيزود دكتر مشتاق آرمانو با خودش رو به رو كرد...اگر تونستيد بگيد من ميرم همه فيلم و سريالاي روانشناسي رو به صورت فشرده ميبينم😂
این دو تا ویديو آخر لحنت نسبتا فرق داره یا من اشتباه میکنم؟
چرا حاجی! من خودمم حس میکنم، تو بررسی جنگل آسفالت یکی دیگه بودم، اینجا یکی
@@cfcin 😂😂
@@cfcin تاثیر آزاده صمدیه
گاد دمن آزاده صمدی
6:04 😅😅😅😅😅😅😅
3:03 نخیرم تراپی باعث شد به پسرش نزدیک شه😅
به نظر من كه بيشتر فلش بكا باعث شدن رابطه آرمان با بابك بهبود بيابه😂😂
@@cfcin فلش بکها از دل واکاوی خویشتن خویش میاد فلذا اثر تراپیه 😉
اما خدایی قبول کن که فقط با دیدن فلش بکا همه مساله حل میشه، به علاوه که اگر آرمان بیانی اون نویسنده ایه که نقد هم میکنه باید دائما این نگاه رو به خودش داشته باشه، کما اینکه گفته هاش در تراپی ها هم همین رو نشون میده، که دائما این مسائل رو مرور میکنه و درواقع کودکیش یقشو گرفته، بنابراین صرفا حضور بابک در زندگی آرمان بر اثر رابطه جدید الهه باعث شد که رفتارش با پسرش تغییر کنه، چون اون افکار که بودن در ذهنش، حضور پسرش باعث شد این رابطه پدرپسری رو با رابطه پسرپدری خودش تطابق بده و مشکل حل شد، خانم دکتر مشتاق هیچ کاری برای این آرمان بیانی نکرد، فقط این همه هزینه خرج چشم و ابرو اومدن های خانم دکتر شد
خداوند شاهده که بعد دو سه اپیزود آرمان اصن به خانم دکتر چیزی راجع به بابک نمیگفت، فقط میومد اپیزود قبلو تعریف میکرد
@@cfcin 😁😁
خارجی میبینم 😍😂
و تو ایرانیا فقط همین افعی
خارجی صد در صد بهتره! و تو ایرانیا فقط افعی تهران هست!
سلام خسته نباشید از مصاحبه رضا رشیدپور و پیمان معادی هم میتونید تو ویدیو هاتون استفاده کنید
سلام و سپاس، حتما، اگر يادم موند براي هفته بعد دانلودش ميكنم
آخر ویدئو که اسم آکتور رو آوردی واقعا دلم برای سریال آکتور تنگ شد .😢😢
من خودم دل تنگشم، كلا هميشه دل تنگ پارسالم به جز پارسال
ولي ٢ش مياد، قرار بود بياد...
وقتی اینجا از پوست شیر میگفتن،،،،ما عاشق آرکتور بودیم
@@eleearee9844 حق
جدی میفرمایید.؟@@cfcin
تنها حسن جلسات تراپی : دیدن آرایش زیبای سحرجان دولتشاهی
والا که به نظر من سحر جان دولتشاهی اورریتده، دیگه پیر شده باید بره خونه بشینه جاشو بده دافان جوان
@@cfcin آخه آرمان بیانی ۵۰ سالشه داف جوان بهش میدادن توی سریال تبلیغ شوگر ددی میشد
این درسته چون جنگل آسفالت نشون میده که سیاست های کلی نظام مخالف با حضور شوگر ددی ها در زندگی دافان جوانه
@@cfcin از قسمت دوم دیگه جنگل آسفالت رو نتونستم تحمل کنم لذا نمیدانم اشاره شما به چیست
انگشت خان الان میگه، من داوود رو میشناسم تو دبستان باهاش تئاتر کار کردم، کار اون نمیتونه باشه
اين تازه خوبشه، حضوري از تئاتر ايران گذر ميكنه ميره تو سينماي جهان از آشناهاش ميگه، رابرت دنيرو، آلپاچينو و انگشت خان دوستاي دوره هنرستانن
بابک بیانی چقدر گوگولیه😍🥲
اين بده، همين باعث محبوبيت افعي تهران شده، بابك بياني گوگوليه اما تئاتري كه بازي كرد نشون داد اين بازيگر كهنه كار روزاي بديم داشته
اتفاقا همه اتفاق هایی که تو سریال می افته به هم ربط دارن
همه اتفاقات به هم ربط دارند، غیر ازین که میشد زخم کاری، اما نحوه اتصال بخش های متفاوت فیلمنامه پر از اشکاله، به علاوه که هایلایت ها و نقاط عطف به درستی توزیع نشدن در بخش های متفاوت فیلمنامه!
یعنی داداش اگر یه روزی من بخوام سریال بسازم حتماً شما را به عنوان مشاور کارگردان انتخاب میکنم اصلا ۰ تا ۱۰۰ تولید و پایانش با خودت😁🤌🏻🤌🏻
خاکم سلطان، من اگه بتونم کاری کنم انگشت خان دست از عوام فریبی برداره گلمو زدم، بعد میرم اصن کارگردان میشم
First🥂😂
تبريك به من تبريك به شما تبريك به همه🤘🏻
قسمت معلم رو نشون دادید الان داغ معلم ها زنده میشه 😂
همین که نگن قاتل معلمست جای شکر داره
@@cfcin 😄
چرا همش هیت میدید؟ داره میشه سبک شما، به نظرم فیتیله رو بکشید پایین.
هیت؟ سبک؟ فیتیله؟ میشه بیشتر توضیح بدی؟
چقدر خوب که هنوز این جمله رو می شنویم
خیلی خب😂
قسمت بعد به دایره جنایی یوتیوبم اضافه کن حال کنیم
دایره جنایی هرگز برای افعی تهران بازگشایی نمیشه، حوزه استحفاظیش فقط پوست شیره، ولی خیلی 😂😂خب محل دائمی برگزاری ویدیو هاست
واقعا برهوت یعنی اینکه من مامانم قطب شمال میزنه با عذاب از بغلش رد میشم بعد با عذاب مضاعف و شکنجه در ثانیه به ثانیه‌ی سریال مجبور به دیدنش میشم. متاسفانه مامانم قانع نمیشه که نبینه منم دارم تو باتلاق فرو میرم😂 #درد‌ِدل #به‌بهانه‌ی‌‌کامنت‌گذاری
حاجی من اصن فرزاد فرزینو که دیدم تو تیزرش قیدشو زدم رفت پی کارش، ولی در جایگاهی که بودی بودم، درد داره، خیلیم درد داره
قاتل خيلي مهمه، افعي تهران ته سريال جناييه، من همه فكر و ذكرم قاتله، به نظرم كار دخترخاله آرمانه، كه بچگيشو نشون ميداد
برو آقا شما طرفدار آقاي انگشتي هستي هي مياي اينجا هيت ميدي
بازیگرهای ایرانی
بازی نمی کنن، فقط ادا در میارن.
و در زمینه ی ادا و اطوار درآوردن یکه تازن.
متاسفانه این مساله به نظر صحت داره، البته توشون استثا هم هست، مثل سروش صحت
سلام.زیاد مسائلو جدی نگیر.مگه چند نفر این سریالا رو نگاه میکنن .زخم کاری ۲ بازگشت قسمت اخرش و بیشترین ویوش ششصد و پنجاه هزار نفر بوده تو فیلمو.که میگن بیشترین ویو سریال های شبکه خانگی بوده.پس شل کن لذت ببر از مسیر .چون تمام اثاری (اشغال)که از این به بعد میبینی همین شکلی.#کره شمالی
ببین اون آمار رو نمیشه ملاک گرفت، یه تعداد تعداد کاربرین هر پلتفرمه، که شاید تهش مال فیلیمو بوده باشه که یک میلیون کاربر داره..اما بلاشک میزان بینندکان سریال خیلی بیشترن، مثلا همون ششصدهزار کاربر رو عددش رو میشه در حداقل یک و نیم ضرب کرد، چون سریال ها خانوادگی دیده میشن، یا پخش سریال ها از ماهواره به صورت بیست و چهارساعترو در نظر بگیر، پوست شیرو یه ایران دیدن، میشد اینو حس کرد، همه اطرافیان من حداقل، سریالو میدیدن، و در نهایت من شل کردم و لذت میبرم اما حالا که داریم بررسی میکنیم باید نکاتو ذکر کرد تا ببینیم خدای شبکه نمایش خانگی برای بینندگانش چه در نظر گرفته در سال جاری
به نظرم راننده ی آرمان افعی تهران هست
میدونم داری شوخی میکنی و میدونی که فیلم فروش توی تئاتر شهر نمیتونه افعی تهران باشه! نه به خاطر اینکه داوود فیلم فروش توی تئاتر شهره به خاطر اینکه افعی تهرانو اعدام کردن!
انگشتی جدیدا سریال شهر هرت رو داره موشکافی و تحلیل میکنه
شهر هرت مگه ترك داريوش تبهكار نبود🤔
افعی بابکه
كه ياورو با همكاري مونا كشته💪🏻
@@cfcin اره این پسربچه خیلی فلز خراب هست مشکوکه😂😂😂😂
خسته شدیم از بس کلمه ی تراپی رو شنیدیم بشمار داداش😅
مطمئن باش آرمان بيانياش بيشتره...
میگم لطفاً برای بهادر مالکی در نقش تهیه کننده بجاش فامیل دور که صداپیشش هم هست بزارید توی ویدیو های بعدیتون باحال تر میشه😂😂 یا مثلا اگه خواستید یه سکانس نشون بدید تصویر فامیل دور و ایرج طهماسب با صدای بهادر مالکی و پیمان معادی بزارید🤣🤣
راستش من از کلاه قرمزی بیزارم، اون دایناسور که تو ورژن سینماییش نشون میداد باعث شد آیندم خراب شه! اما بهادر ملکی رو هستم، اینجا هم تمیز و بامزه از آب درومده! باشه سریال رو فرمه معمولا!
گیرای بیخود میدی واقعا و من لذت میبرم از تماشای این سریال
ببين منم ميبينم نميگم اه اه چه سريال بدي، اينو وقتي زخم كاري دو پخش ميشد ميگفتم...اما تحليل و بررسي ه ديگه، سريال مملو از نقطه ضعفه...اين نقطه ضعفا بعضا هفته به هفته فراموش ميشن، اما اين سرياله و بايد اپيزوداش رو كنار هم گذاشت...
تقریبا تمام حرفات چرت و پرت بود
كدوم قسمتش چرت و پرت نبود بگو طلا بگيريم
این سریال سریال داستان نیست سریال کارکتره شما میگی کل تراپی رو حذف کنی مهم نیست با این که مسیر اصلی ساخت این کارکتر و عوض شدن شخصیت پیمان توی همین داستان تراپی ساخته شد میگی یهویی پیمان عاشق بچش شد اما بازم اینجوری نیست تاترم مفهوم روانشناسی و ارتباط معنایی بین شازده کوچولو و داستان سریال داریم، سر چیزی که باتون موافقم این که کارگردان نمیتونه اینقد راحت باشه یه روز پاشه بره شمال اینجوری نیست
@@danialnamdar نه آقا! یعنی چی که سریال سریال داستان نیست، کاراکتر رو داستان ها میسازن، یا کاراکتر ها داستان میسازن، فرقی نداره! اما این دوتا رو نمیشه از هم جدا کرد، مسیر اصلی ساخت شخصیت آرمان بیانی هم اصلا وجود نداره، آرمان بیانی از اپیزود یک تا الان هیج فرقی نکرده، واکنش هاش به اتفاقات سرتاسر مرجع یکسانی دارن! اینکه آرمان بیانی عاشق بچش شد هم همش حاصل مرور فلش بک ها بود! نه صحبت های دکتر مشتاق! البته این شاید به نظر شما نیاد، اما من چون دارم اپیزود یک تا یازده رو میذارم کنار هم و نگاهشون میکنم هرهفته چنین چیزی خودش رو نشون میده! و ارتباط معنایی بین شازده کوچولو و داستان سریال هم شاید وجود داشته باشه درسته، اما این مشتی از یک خرواره، بارها و بارها سریال به نقد آرت کالچر و روشن فکری پرداخته! جالبم هست درسته اما داره جای فیلمنامه و داستان رو میگیره!
با تریلی از رو سریال رد شدی!
نه والا! رد شدن از روی سریال رهایم کن رو اگر ببینی متوجه میشی که افعی تهران تازه خوبم هست
شعور روند داستانی نداری فراستی طور رفتی جلو
اگه روند داستاني اينه كه هم تئاتر بابك هم تولدشو هم حموم دادنشو(از سكانساي اپيزود چهار) بذاري تو يه اپيزود كه تهش مخاطب از رفتنش ناراحت شه نه! شعورشو ندارم
@@cfcin تئاتر ما قبلش نداشتیم تولد نداشتیم یک حمام کردن بود تکراری بود وقتی جای نشون داده کلاس ثبت نام کرده یکجا باید نشون بده نتیجه کلاس چی بوده
@@samiranweb نه برادر من منظورم از حمام رفتن این نبود که تکراریه، منظورم اینه که همون شاتو دوباره گذاشته! و تئاتر و تولد نداشتیم الان داریم که نباید خوشحال و شاد و خندان باشیم... چهار قسمت بود بابک کاملا رها شده بود، اگر بررسی های پیشین رو ببینی، من دائما رو این نکته تاکید میکردم، همون مهدکودک رو هیچ چیز ازش ندیدیم جز جلسات اتاق مدیریت که مشخصا تصاویرش در یکی دو روز ضبط شدن
@@cfcin من که متوجه تکراری بودن نشدم سریال نمایش خانگی ایران صد قسمتی نیستن مثل فاکس یا چند فصلی مثل نت فلیکس بعضی مواقع خیلی از کاشت ها برداشت نمیشه یا کاشت کند میاند برداشت خیلی سریع
دقیقا صحبتت درسته که اینجا فاکس نیست یا نتفلیکس، اما اگر قراره روزی بشه فاکس یا نتفلیکس باید به نحوه کاشت و برداشت های اپیزودیکش خرده گرفت که حتی المقدور دیگه تکرار نشه
فلاش بکا رو میزاشتن کنار هم یک فیلم کوتاه میدادن بیرون اثر گذار تر بود
بچه فکر میکنه باباش بد ماجراس اما در اصل مامانش هم بی تقصیر نیس
آخه کنار هم بذارن میشه سه دیقه، ولی اینکه مادر بی تقصیر نبود، تویست جالب توجهی بود، انتظار شکست
این نقدی که راجع به روند کردین رو خیلی باهاش موافقم، دقیقا انگار توی این قسمت چون چیده بودن که رفتن بابک و قلیان احساسات ارمان بعنوان پدر و تغییراتش از اولین باری که پسرشو دید رو همه رو باهم نشون بدن، کلی صحنه ای که باید در طی قسمت های مختلف ریز ریز به خوردمون میداد که ته ذهنمون ته نشین شه اینجا فقط یه هم بخوره رو بیادو کرد تو یه کپسول همشو داد این قسمت بخوریم 😂 یا یچیز خیلی کوچیک که ولی رو مخ منه، استفاده از اون سبک خاص رقص بابک یا شاباش دادنش بس نیست واقعا؟ بار اول خنده گرفت بار دوم سوم دهم استفاده کرد ولی احساس میکنم از یجایی به بعد استفاده مداومش داره توهین به شعور و هوش یه بچه تو اون سن و سال میکنه چون مسلما بچه های بخصوص این نسل انقدر توانایی درک طنز موقعیت دارن که یه حرکت بامزه رو اگرم میخوان مدام تکرار کنن تو جای مناسبش انجام بدن یا حداقل خلاقیت خیلی بیشتری واسه نمک ریختن دارن، بنظرم این عدم خلاقیت دقیقا از یکی به سن اقای مقدم میاد نه یه بچه شش ساله
و کلی مسئله بزرگتر دیگه که شمام گفتین
ولی یچیزیم هست نمیتونم منکرش بشم، من موقع دیدن این سریال شخصا حس خوبی میگیرم نمیدونم چرا بی دلیل دوست دارم دنبالش کنم
دقیقا! حرف منم همینه، ماجراهای بابک به درستی توزیع نشدن در طول اپیزود ها، تو متن تو ذهن نویسنده پیوستگی وجود داشته، اما این پیوستگی ها در ذهن مخاطب بی معنی هستن، مثلا تو اپیزود سوم اگر اشتباه نکنم آرمان بیانی و الهه میرن برای مادر شهریار دارو بخرن و بعد چند اپیزود بعد مادر شهریار از دنیا میره، اما اصلا کسی یادش نیست که اون دارو ها برای مادر شهریار خریده شده بودن!
در مورد استفاده بی رویه از حرکات بابک هم شاید سلیقه مطرح باشه، تکرارش به نظر من چندان مشکلی نداره، در حقیقت داره کار تکه کلام در سریال هارو انجام میده، تکه حرکت بابک
ولی در مورد مورد آخری که گفتی درسته! منم زمان دیدن سریال خیلی وقت ها حس خوبی داشتم، جون سریال روونه، یه جا گیر نمیکنه و موقعیت های بامزه وخلاقانه بسیاری داره! نمیشه منکر این موارد شد، این ها همون هوشمندی های فیلمنامه پیمان معادی بوده! اما وقتی بحث بحث تحلیله، میخوایم راجع به اونی که افعی تهران میتونست باشه صحبت کنیم برای همین باید اشکالاتش رو نمایان کنیم!
دقیقا موافقم