Sartr was a hero of mine since I started reading his plays in high school. He answered many questions for that era. I hope he was still alive and direct the ship of our destiny in these troubling times.
خیلی متاسفیم که این وقفه افتاده. ما در حال کار کردن روی صوتی کردن نشست های گذشته هستیم و هر هفته کانال ساند کلاد آگورا در حال بارگذاری نشست های صوتی هست. قول می دهیم که به زودی با هماهنگ شدن کانال ساند کلاد با یوتیوب، نشست های جدید را به تدریج همزمان در یوتیوب و ساند کلاد آپلود کنیم. بسیار سپاس از توجه تون
لحظه ها و من و تنهایی و شب وه چه سخت میگذرد تیک تیکِ ساعت، تا ابد پیوسته وپیام آورِ اکنون و من است جانِ من آویزان به همان عقربه است من زمانم اکنون من و تو هردو اسیرِ هم و تنها ز همیم و اسیر اکنون شب و روز آید و سال از پیِ آن و جهانی که قدیم است وابد در راه است و چه کوته عمری است که به من داده شده من چه سرگردانم از کجا من به جهان پرت شدم و چرا ؟ با چه هدف؟ من چرا آزادم؟ به چه کار ایدم این آزادی؟ تا که مسئول زمانم باشم؟ و بسازم ز زمان یک طناب داری که مرا تا عدم خویش کشد همره خود؟ من و تنهایی و مرگ و تو و آزادی ما و همه دلهره ها این تمام سخن قصه ی هستندگی است بدری(یاسمین)
Sartr was a hero of mine since I started reading his plays in high school.
He answered many questions for that era.
I hope he was still alive and direct the ship of our destiny in these troubling times.
دلم برای جلسات تنگ شده.
خیلی متاسفیم که این وقفه افتاده. ما در حال کار کردن روی صوتی کردن نشست های گذشته هستیم و هر هفته کانال ساند کلاد آگورا در حال بارگذاری نشست های صوتی هست. قول می دهیم که به زودی با هماهنگ شدن کانال ساند کلاد با یوتیوب، نشست های جدید را به تدریج همزمان در یوتیوب و ساند کلاد آپلود کنیم.
بسیار سپاس از توجه تون
@@agoraphilosophicalforum9217 اگر نیروی داوطلب خواستید. من داوطلب هستم.
@@armanarmani6987 خیلی ممنون از پیشنهادتون. فعلا کارها به خوبی در حال پیشرفت هست. اگر کمکی لازم بود حتما خبر میدیم
لحظه ها و من و تنهایی و شب
وه چه سخت میگذرد
تیک تیکِ ساعت، تا ابد پیوسته
وپیام آورِ اکنون و من است
جانِ من آویزان
به همان عقربه است
من زمانم اکنون
من و تو هردو اسیرِ هم و تنها ز همیم
و اسیر اکنون
شب و روز آید و سال از پیِ آن
و جهانی که قدیم است وابد در راه است
و چه کوته عمری است که به من داده شده
من چه سرگردانم
از کجا من به جهان پرت شدم
و چرا ؟ با چه هدف؟
من چرا آزادم؟
به چه کار ایدم این آزادی؟
تا که مسئول زمانم باشم؟
و بسازم ز زمان
یک طناب داری
که مرا تا عدم خویش کشد همره خود؟
من و تنهایی و مرگ و تو و آزادی ما
و همه دلهره ها
این تمام سخن قصه ی هستندگی است
بدری(یاسمین)