سخن‌رانی محمدرضا شجریان در مورد آواز ایرانی

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 18 พ.ค. 2015
  • از ما به فتنه سرمکش، ای ناگزیر ما
    کآمیزشیست مهر ترا با ضمیر ما
    زان دل شکسته‌ایم که بر دوست بسته‌ایم
    کز ما دلِ شکسته طلب کرد میر ما
    سهلست دستگیری افتادگان ولی
    وقتی بود که دوست شود دستگیر ما
    با خار ساختیم، که گل دیر بردمد
    شاخ بلند دوست به دست قصیر ما
    برای دانلود این اجرا و اجراهای دیگر به سایت یا صفحه‌ی فیس بوک سربزنید
    01.khosousi.com
    / khosousi
    plus.google.com/+KhosousiM
  • เพลง

ความคิดเห็น • 30

  • @user-zp1ip6cc4f
    @user-zp1ip6cc4f หลายเดือนก่อน

    درودبرشرفت

  • @mostafachitsaz2524
    @mostafachitsaz2524 2 ปีที่แล้ว +3

    درود به روان پاک استاد شجریان که ادبیات ایران زمین را زنده کرد،

  • @ebiasadbeygi3749
    @ebiasadbeygi3749 ปีที่แล้ว +1

    💙💐

  • @alipadidar4919
    @alipadidar4919 2 ปีที่แล้ว +1

    🙋🙋🙋❣🙋🙋🙋

  • @nhattonngo2443
    @nhattonngo2443 4 ปีที่แล้ว +1

    Hình ảnh của mình trong một thời gian dài và e có bị mang ra

  • @kattytofangsazan2721
    @kattytofangsazan2721 5 ปีที่แล้ว

    عالى بود👏👏👏👏👏

  • @Greenfalcons55
    @Greenfalcons55 6 ปีที่แล้ว +2

    مهندس میرحسین هم اونجاست

    • @MyLand0098
      @MyLand0098 4 ปีที่แล้ว

      گور باباش

    • @mrm-channel
      @mrm-channel ปีที่แล้ว +1

      @@MyLand0098 گور پدر تو.

  • @mohammadmohammadi-ws3qv
    @mohammadmohammadi-ws3qv 3 ปีที่แล้ว

    پست هایی ک گذاشتمو ببینید و اگ خواستید نظر بدید. آیا پست هام منطقی نیست؟

  • @goodcyrus
    @goodcyrus 3 ปีที่แล้ว +1

    جالب است که یک حرف را ۱۰ بار تکرار میکنیم ولی باز نامفهوم است. اکثر موزیسین ها فراموش میکنند که مردم نا آشنا با ردیف معنی ی دوم و مهمترِ "آواز" را نمیدانند و فکر میکنند یعنی آواز خواندن. آواز یعنی هر قطعه ی سازی یا آوازی ی بدون ریتم مانند درآمدها. بسیاری از اشعار قدیمی ایرانی برای این رسم آواز ساخته شدند. جالب تر اینکه درست مانند خوانندگان آمریکایی که "مستر دی جی" را در آهنگ خطاب میکنند تا آهنگ آنها را در رادیو پخش کنند (به طور آماری ثابت شده آهنگهای دارای این کلمه بیشتر ایرتایم میگیرند)، شعرای ما نیز، از واژه ی مطرب در شعر خود استفاده میکردند تا خوانندگان آن شعر را در مجالس بیشتر بخوانند. البته من سنگ شجریان یا ادبیات و موسیقی ی ایرانی را به سینه نمیزنم، ولی محض اطلاع گفتم.

  • @scienceart5285
    @scienceart5285 5 ปีที่แล้ว +2

    آقای شجریانِ عزیز، کسی که ادبیات رو بفهمه، بدون خواندن آواز هم متوجه منظورِ شاعرها میشه... یعنی شما میفرمایید آدمها با گوش کردن آواز بهتر متوجه معانی غزلها میشن؟؟؟ فکر نمیکنم... اصلاً وظیفه ی آهنگساز ارائه ی موسیقیه... نه نجات دادن و شناساندنِ ادبیات... موسیقی وظیفه و تعهدی برای نجات دادنِ ادبیات نداره... من متوجه این استدلالتون نمیشم که میفرمایید من خودم آهنگ میسازم، ولی موسیقی نمیتونه ادبیات رو نجات بده... یعنی شما میفرمایید هدفِ موسیقی شناساندن و نجات دادنِ ادبیاته؟؟؟ خب این هم یه دیدگاهیه... ولی امثالِ من، با خواند اشعار شاعرانِ بزرگ ایران زمین، از ادبیات بهره مند میشن، و با گوش کردن موسیقی، از دنیای انتزاعیِ موسیقی لذت میبرند... البته بعضی ها هستند که مطالعه نمیکنند و کتاب نمیخوانند.... برای اونها ممکنه آواز به درد بخوره و به وسیله ی گوش کردن آواز با ادبیات آشنا بشن...

    • @JV-hm7jn
      @JV-hm7jn 5 ปีที่แล้ว +2

      منظور این بزرگوار، آوازه، نه صرفا موسیقی! چون آواز، هدفی بجز انتقال شدت‌وحّدتِ فحوای کلام شاعر رو دنبال نمیکنه. اگه بقول خودتون به ادبیات علاقهمندید، لابد به "ابتهاج"، (ملغب به بزرگترین غزل‌سرا بعداز "حافظ") باور دارید و بعنوان شاعر و کارشناس ادبیات براش اعتبار قائلید. ویدیوئش رو در یوتیوب جستجو کنید که میگه" اگه حافظ زنده بود و این بیت غزلش(مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم....) میشنید، "شجریان" رو غرقِ بوسه میکرد.

    • @scienceart5285
      @scienceart5285 5 ปีที่แล้ว +1

      @@JV-hm7jn
      گرامی، اولاً که ابتهاج بزرگترین غزلسرا بعد از حافظ نیست... هوشنگ ابتهاج غزل سرای خوبیه که بعضی غزلهاش عالیه... من نمیدونم چه کسانی با حاتم بخشی از خودشون این لقبهای اغراق آمیز رو به افرادِ مورد علاقه ی خودشون میدهند... دوم، من منکر این نمیشم که بعضی وقتها بعضی ابیات ، وقتی توسط خواننده اجرا میشن اثربخشی بیشتری دارند... ولی بستگی به شنونده داره... چون برای خود من بارها پیش اومده که از یک بیت و یا یک مصرع چنان شور و حالی برام ایجاد شده که وصف ناپذیره.... ولی وقتی همون مصرع رو خواننده ای خوانده، هرگز اون حال رو برای من تداعی نکرده... به هر حال، من هم اشاره کردم، نوشتم که این حرف آقای شجریان هم دیدگاهیه برای خودش... متوجه شدم که منظور آقای شجریان از این حرف چیه...

    • @scienceart5285
      @scienceart5285 5 ปีที่แล้ว +1

      @@JV-hm7jn
      به هر حال... دیدگاهِ آقای شجریان هم اینه... از بعضی جهات ممکنه درست باشه...

    • @JV-hm7jn
      @JV-hm7jn 5 ปีที่แล้ว +1

      @@scienceart5285
      بنده حاتم‌بخشی نکردم و اگه شماهم کارشناسی"وزین" در امر ادبیات نباشی، صلاحیتش رونداری که نظر بزرگان ادبیات در مورد"ابتهاج" رو نفی کنی، یعنی نفی من و شما اعتباری نداره!( که ظاهراً متولی ادبیات هستی و محق به مصادره صفات توصیفی بزرگانی چون ابتهاج هم هستی!!) به هرحال، هرچه فرمودی، متین فرمودی! بحثی نیست. اگه روزی روزگاری رقبت کردی، یه‌سرچی هم توی گوگل راجع "ابتهاج" بکنی، بد نیست. یا مستند ومصاحبه اخیرِ BBC با ابتهاج رو نگاهی از سر اغماز! بکن، یا کلاً بابا بیخیال!! لذتِ نظرات شخصیتو ببر!! "ابتهاج و شجریان" در مقابل حضرت عالی کیلوی چند!! نظر ماکه دیگه اصلا حرفشو نزن!
      عزت زیاد.

    • @scienceart5285
      @scienceart5285 5 ปีที่แล้ว +2

      @@JV-hm7jn
      میدونید دوست عزیز، من توی کامنت اولم نتونستم منظورم رو برسونم... آقای شجریان میگه من خودم آهنگ میسازم، اما آهنگسازی نمیتونه ادبیات رو نجات بده... و آواز میتونه نجات بده... مگه موسیقی تعهد داده که با ادبیات هماهنگ باشه و یا اون رو نجات بده؟؟؟ منظور من این بود... منظورم این بود که موسیقی تعهدی برای نگاه داشتنِ ادبیات نداره... موسیقی مجرده... اگه ادبیات وجود نداشته باشه، موسیقی حیات داره... موسیقی وظیفه ای در قبالِ ادبیات نداره که بتونه حفظش کنه یا نتونه... دوم اینکه مگه ادبیات نابود شدنیه که آواز بخواد نجاتش بده... الان شما فرض کنید هیچکس دیگه آواز نخونه... آیا غزلهای سعدی و حافظ و عراقی و خواجوی کرمانی و فروغی بسطامی و رهی معیری و شهریار و پژمان بختیاری و هوشنگ ابتهاج و ده ها شاعر دیگه ناخوانده باقی می مونه؟؟؟ من متوجه نوعِ استدلال ایشان نمیشوم... یعنی مطمئن نیستم که اگه آواز نباشه کتابهای حافظ و سعدی بسته می مونه...