حکایت شیخی که سوار شیر می شد از مثنوی مولوی مولانا

แชร์
ฝัง
  • เผยแพร่เมื่อ 17 ก.ย. 2024
  • یکی از حکایات دفتر ششم مثنوی، داستان درویشی است که برای دیدن شیخ ابوالحسن خرقانی، عارف قرن چهارم و پنجم، راهی سفر شده و پس از تحمل دشواری‌های راه، با او ملاقات می‌کند.
    درویش جوان در شهر طالقان زندگی می‌کرد. او از شیخ ابوالحسن خرقانی، تعاریف زیادی شنیده بود و بسیار مایل بود به دیدار او برود و از او درس بیاموزد. سرانجام روزی به دنبال آرزوی خود برای دیدار با شیخ ابوالحسن خرقانی عازم سفر شد
    حکایت هایی دیگر از مثنوی مولوی مولانا👇
    • حکایت جوانی که به دنبا...
    • حکایت پادشاه و میوه ی ...
    • حکایت خیاط زیرک از مثن...
    • حکایت مرد ناشنوا و همس...
    • حکایت شیر درنده وخرگوش...
    • حکایت مرد بقال و طوطی ...
    • حکایت طاووسی که پرهای ...
    • جوانی که با خرس دوست ش...
    #حکایت
    #داستان
    #مثنوی_معنوی
    #داستان_کوتاه
    #حکایت_فارسی
    #حکایت_جالب
    #قصه_وحكاية

ความคิดเห็น •