Abdul Ensan مقام زن دراسلام عزیز: هرگاه پیرو پروپا قرص اسلام عزیز استید به احکام آن توجه کنید: زن که نیمی ازپیکرجامعه را میسازد، در اسلام کاملأ به حاشیه رانده شده است. مرد درعین زمان میتواند چهارزن داشته باشد. شهادت دوزن مساوی یک مرد است. سهم میراث دختر نصف پسراست. زن بدون اجازۀ شوهرحق خروج ازخانه راندارد. شوهرمتکفل زن است. یعنی زن حق کارندارد وازاستقلال اقتصادی محروم است. آنکه نان دهد، فرمان دهد. زن بائیست از شوهرش اطاعت کند. در صورت نافرمانی مرد میتواند اورا سرزنش وحتی لت وکوب نماید. زن پس از مرگ شوهر یک چهارم یا یک هشتم دارایی مشترک فامیل را صاحب میشود. زن حق قضاوت را ندارد. زن حق مسافرت بدون محرم شرعی را ندارد حتی به خانۀ خدا. زن باید سراپا پوشیده باشد. زن به استثنای یکی دو مورد حق گرفتن طلاق راندارد. درحالیکه شوهربه سادگی میتواند زن راطلاق بدهد. زن درصورت جدایی از شوهر حق داشتن اطفال راندارد مگر مؤقت منحیث دایه (شیرده). در جنت حور وغلمان مال مردان است وزن اصلأ فراموش شده است. زن هرگز پیامبر نبوده وملاامام هم شده نمیتواند. دراسلام شرایط تعلیم وتحصیل وکارکردن به زن چنان محدوداست که بهتراست درخانه بنشیند. زیراقرآن حکم میکند که زن درصورتیکه مرد درخانه نباشد درصورت دق الباب ازپشت دروازه باتغییرصوت به گونه ای که مردراتحریک نکند، جواب دهد. بر مبنای حکم قرآن زن کشتزار مرد است از هر طرفی (سوراخی) میتواند داخل آن شود. حداقل سن ازدواج برای دختران معین نشده یعنی محدودیتی شبیه قوانین مدنی ندارد. خنده داراست که پدری با بی عاطفگی کامل، عزیزترین وجود خود راازخانه بیرون کرده وحتی دربعضی حالات به عقد دوم تاچهارم مردان نیمه سال وکهنسال میدهد. تااینجا که گفته آمدیم همه وهمه محدود کنندۀ حق زن بوده واورا به متاع ووسیلۀ سرگرمی ونوکری به مرد معرفی میکند تاانسانی کامل وبرابر. اماباوجود اینهمه باکمال دیده درایی گفته میشودکه حق زن ومرد دراسلام مساوی است. ازجانب دیگر حضرت محمد که انسانی فقیر بود برای اینکه به مدارجی برسد، تن به ازدواج زنی میانه سال داد وتااوزنده بود ازترسش به زنی چپ نگاه نکرد اما بمجرد وفاتش زنان ودخترانی را به شمول عایشه گک هشت ساله وزینب زن پسرخوانده اش، ردیف کرد وتعدادی ازکنیزان رانیز بی بهره نماند. وقتی عایشه متهم به خوشگذرانی با صفوان شد، ۱۷ آیت دربیگناهی عایشه نازل شد. آیت دیگری ازآسمان افتاد که نکاح زن پسرخوانده حلال است. خنده دارتراینکه وقتی نخواست نوبت زنان رارعایت کند وسروصدا برپاشد، بلادرنگ حضرت جبرییل آیت کاغذ پیچ ومنحصر به فردآورد که محمد میتواند نوبت زنان خودرا پس وپیش کند. آیه های دیگری نازل شد که محمد بدون مهریه میتواند ازدواج کند، تعداد مجوز برای مردان چهار زن و به محمد محدود نیست. زنان پیغمبر بعد از وفات آن حضرت حق ازدواج ندارند. خوانندۀ محترم چگونه ممکن است خداوندی بدان بزرگی وبصیرت که تمام هستی رابا قوانین معین آن خلق نموده، آیینی چنین پیش پاافتاده راآفریده باشد؟ مؤجز اینکه: اساس هرمذهبی ازآوان موجودیت بشریت ترس ونادانی است. هرگاه ادیان ومذاهب اولیۀ بشری راقدم به قدم تا به اصطلاح ادیان آسمانی دنبال کنیم به سادگی درمی یابیم که آنها یکی ازدیگری با تصرفها و ایزاد ها، کاپی و به نام خداوند جعل شده اند. تمام کتب دینی زمینی یا به اصطلاح آسمانی تراوش ذهن انسانهاست وبنام خداوند بزرگ تهمت شده است. ایکاش مؤلفین این کتب حداقل آگاهی علمی ومنطق عادی میداشتند تا ضد و نقیض گویی نمیکردند وانجماد وتحجر فکری راتبلیغ نمیکردند. . نترسید تا رهایی یابید ورستگار شوید
![กี่หมื่นฟ้า | Your Sky Series EP.1 [2/4]](http://i.ytimg.com/vi/qJbQs_nhjD4/mqdefault.jpg)
ماشاءاللہ
خداوندج. رحمتش شأن کنه
ویرایش صلح آرمی دعا میکنیم
خداوندج. بیاموزد شانه
Assalamualkum Request to you for translation in urdu and English subtitles
ALLAH PAK DARJAT BULAND FERMIEN AMEEN INSHA ALLAH. ..
Kia kia kia Super power pakistan 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
TTP k mujahedeen kaise hai ?
زنده باد امارت اسلامي افغانستان زنده باد
🌹🌹🌹🌟❤❤❤
Abdul Ensan
مقام زن دراسلام عزیز: هرگاه پیرو پروپا قرص اسلام عزیز استید به احکام آن توجه کنید: زن که نیمی ازپیکرجامعه را میسازد، در اسلام کاملأ به حاشیه رانده شده است. مرد درعین زمان میتواند چهارزن داشته باشد. شهادت دوزن مساوی یک مرد است. سهم میراث دختر نصف پسراست. زن بدون اجازۀ شوهرحق خروج ازخانه راندارد. شوهرمتکفل زن است. یعنی زن حق کارندارد وازاستقلال اقتصادی محروم است. آنکه نان دهد، فرمان دهد. زن بائیست از شوهرش اطاعت کند. در صورت نافرمانی مرد میتواند اورا سرزنش وحتی لت وکوب نماید. زن پس از مرگ شوهر یک چهارم یا یک هشتم دارایی مشترک فامیل را صاحب میشود. زن حق قضاوت را ندارد. زن حق مسافرت بدون محرم شرعی را ندارد حتی به خانۀ خدا. زن باید سراپا پوشیده باشد. زن به استثنای یکی دو مورد حق گرفتن طلاق راندارد. درحالیکه شوهربه سادگی میتواند زن راطلاق بدهد. زن درصورت جدایی از شوهر حق داشتن اطفال راندارد مگر مؤقت منحیث دایه (شیرده). در جنت حور وغلمان مال مردان است وزن اصلأ فراموش شده است. زن هرگز پیامبر نبوده وملاامام هم شده نمیتواند. دراسلام شرایط تعلیم وتحصیل وکارکردن به زن چنان محدوداست که بهتراست درخانه بنشیند. زیراقرآن حکم میکند که زن درصورتیکه مرد درخانه نباشد درصورت دق الباب ازپشت دروازه باتغییرصوت به گونه ای که مردراتحریک نکند، جواب دهد. بر مبنای حکم قرآن زن کشتزار مرد است از هر طرفی (سوراخی) میتواند داخل آن شود. حداقل سن ازدواج برای دختران معین نشده یعنی محدودیتی شبیه قوانین مدنی ندارد. خنده داراست که پدری با بی عاطفگی کامل، عزیزترین وجود خود راازخانه بیرون کرده وحتی دربعضی حالات به عقد دوم تاچهارم مردان نیمه سال وکهنسال میدهد. تااینجا که گفته آمدیم همه وهمه محدود کنندۀ حق زن بوده واورا به متاع ووسیلۀ سرگرمی ونوکری به مرد معرفی میکند تاانسانی کامل وبرابر. اماباوجود اینهمه باکمال دیده درایی گفته میشودکه حق زن ومرد دراسلام مساوی است. ازجانب دیگر حضرت محمد که انسانی فقیر بود برای اینکه به مدارجی برسد، تن به ازدواج زنی میانه سال داد وتااوزنده بود ازترسش به زنی چپ نگاه نکرد اما بمجرد وفاتش زنان ودخترانی را به شمول عایشه گک هشت ساله وزینب زن پسرخوانده اش، ردیف کرد وتعدادی ازکنیزان رانیز بی بهره نماند. وقتی عایشه متهم به خوشگذرانی با صفوان شد، ۱۷ آیت دربیگناهی عایشه نازل شد. آیت دیگری ازآسمان افتاد که نکاح زن پسرخوانده حلال است. خنده دارتراینکه وقتی نخواست نوبت زنان رارعایت کند وسروصدا برپاشد، بلادرنگ حضرت جبرییل آیت کاغذ پیچ ومنحصر به فردآورد که محمد میتواند نوبت زنان خودرا پس وپیش کند. آیه های دیگری نازل شد که محمد بدون مهریه میتواند ازدواج کند، تعداد مجوز برای مردان چهار زن و به محمد محدود نیست. زنان پیغمبر بعد از وفات آن حضرت حق ازدواج ندارند. خوانندۀ محترم چگونه ممکن است خداوندی بدان بزرگی وبصیرت که تمام هستی رابا قوانین معین آن خلق نموده، آیینی چنین پیش پاافتاده راآفریده باشد؟ مؤجز اینکه: اساس هرمذهبی ازآوان موجودیت بشریت ترس ونادانی است. هرگاه ادیان ومذاهب اولیۀ بشری راقدم به قدم تا به اصطلاح ادیان آسمانی دنبال کنیم به سادگی درمی یابیم که آنها یکی ازدیگری با تصرفها و ایزاد ها، کاپی و به نام خداوند جعل شده اند. تمام کتب دینی زمینی یا به اصطلاح آسمانی تراوش ذهن انسانهاست وبنام خداوند بزرگ تهمت شده است. ایکاش مؤلفین این کتب حداقل آگاهی علمی ومنطق عادی میداشتند تا ضد و نقیض گویی نمیکردند وانجماد وتحجر فکری راتبلیغ نمیکردند. . نترسید تا رهایی یابید ورستگار شوید
Scoreboard