دکتر عبدالحمید ضیایی برایمان از معنای زندگی میگوید!
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 6 พ.ค. 2024
- دکتر عبدالحمید ضیایی، شاعر، مدرس فلسفه و پژوهشگر، در سال 1354 در چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را گذراند و در سال 1374 به مناسبت قبولی در دانشگاه به تهران آمد. عبدالحمید ضیایی در رشتههای حقوق قضایی و ادبیات فارسی در دانشگاههای علامه طباطبایی و دانشگاه تهران تحصیل کرد و با درجهی کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شد.
عبدالحمید ضیایی که سالهای نوجوانی و جوانی را با خواندن شعر، به ویژه آثار کلاسیک کهن و معاصر ایران، سپری کرده بود و هر از گاهی نیز شعر میسرود و برای آشنایان و دوستان میخواند؛ در سالهای دانشگاه و پس از آن به شعر و دنیای شاعری با رویکردی حرفهای و جدی، روی آورد. تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی ضیایی را به غور و پژوهش در حوزهی تاریخ ادبیات و نظریات ادبی کشاند. با درگیر شدن در تئوریهای ادبی، ذهن او به سمت فلسفه و نظریات فلسفی نیز سوق پیدا کرد. به طوری که برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا تصمیم گرفت به رشتهی فلسفه تغییر رشته دهد. او در دهه هشتاد برای تحصیل در رشتهی فلسفه غرب، به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن ثبتنام کرد. عبدالحمید ضیایی علاوه بر تحصیل، پژوهش و نگارش مقالات انتقادی و تحلیلی را آغاز کرده بود و در کنار اینها سرودن شعر را ادامه میداد. او از میان مطالعاتی که در حوزهی فلسفه داشت، بیش از همه به فلسفه و عرفان شرقی علاقمند بود؛ به ویژه آنکه حرفهی کاریاش این علاقه را بیش از پیش کرده بود. او طی سالهای 1385 تا 1388 به عنوان مدیر خانه فرهنگ ایران در دهلی نو فعالیت میکرد. همچنین سردبیر فصلنامه تخصصی مطالعات هند و ایران ( به دو زبان انگلیسی و فارسی) بود. مراوداتِ کاری و مجموعهی فعالیتها و برنامهریزیهایی که انجام میشد، ذهن او را دوچندان به سمت مطالعه و پژوهش درباره عرفانها و ادیان شرقی، بُرد. پس از فارغالتحصیلی از مقطع دکترا، ضیایی این علاقه را در مقطع پستدکترا و با تحصیل در گرایشِ مطالعات عرفان تطبیقی پی گرفت. او در اواسط دههی 1390 موفق به کسب مدرک پستدکترا شد و از معدود اشخاصی است که در حوزه عرفان و فلسفه تطبیقی دانش و تخصص دارد.
عبدالحمید ضیایی همواره در کنار تحصیل آکادمیک، پژوهش و تدریس را رها نکرد. او تاکنون مقالات و سمینارهای متعددی در نشریات و همایشهای ملی و بینالمللی ارائه داده است. همچنین تدریس و برگزاری کارگاه در دانشگاه اصفهان، دانشگاه تهران، موسسات مختلف داخلی و خارجی، از جمله حوزه هنری تهران و آکادمی علوم تاجیکستان و هندوستان، از دیگر فعالیتهای ضیایی است. بیشتر مباحث این جلسات درباره فلسفه تحلیلی، عرفان تطبیقی و ادبیات فارسی بوده است. برای مثال او سالها در سلسله جلسات شعرخوانی حوزه هنری به عنوان کارشناس و منتقد شرکت کرده و به موضوع رابطه فلسفه و شعر پرداخته است. - บันเทิง
سپاس از سخنرانی منسجم و قابل تامل شما
بسیار عالی
به نظر من اقدام به خودکشی یعنی ترس از ادامه ی زندگی و خودناباوریست که زاییده مسایل اجتماعی هست و duality جهان فیزیک است.
زندگی بسیار ارزشمند است حتی با رنجهای آن که عامل خودباوریست.
ممنون از مطالب زیبای شما ❤
عالي
وقتی جهان، طبیعت و انسان را که در حال تغیر، حرکت و تکامل هستند دیده نه توانیم، دچار تناقض گویی و تخیلات جزم گرایانه می شویم.
زندگی وسیع تر از آن است که بتوان آن را در قالب چند کلمه بیان و معرفی کرد
درود بر استاد گرامی بسیار سپاسگزاریم که در بین حرفهای دلنشین تان عربی صحبت نکردید و مثال از کتابشان نگفتید و تمام حرفهای شما بر جان و دل نشست.تا باد همیشه اینچنین باد❤❤❤❤❤❤
سلاماقایدکتر.بسیارعالی.دوستداشتمانگیزهشمارابرایادامهزندگیبدانم.درصورتامکاندربارهمعنایزندگی،وخودکشیکلیپهایبیشتریبسازید.سپاسگزارم.❤❤❤❤❤❤
زندگی کردن مهمتر از فکر کردن به زندگی هست
درود و سلام !
نثار و سپاس بر شما !!!
عالی. عالی. عالی. اگر ۱۰۰ بار گوش کنیم. بازهم مستاقیم درود خداوند بزرگ بر دکتر ضیائی گرامی که خود معنای زندگی و صرف عمردرابن راه و کمک به دیگران قرا ر. داده اند. همیشه. سپاسگزار. بابک. مونتریال. عاشق. شما💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
جالب ، روشن ، عالی و مهمتر از همه بيدار کننده و گره گشا .
بیان روان و زیبا ... محتوا غنی وبا ارزش....دست مریزاد
فوق العاده
excellent
ممنون از شما اقاي دكتر گرامي
درود بر استاد بزرگ ❤❤❤❤❤❤🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
بسیار عالی بود، متشکرم
Thank you 🙏 ❤❤
انسان یا هر موجود دیگری آثار معنا شدگی وجودی خودآگاه هوشمندی چون هواست که خود آن هوا نیز معنا شدگی ناشی از اراده خودآگاهی و هوشمندی فضای آسمان است که چرایی آفرینش ، چینش و چگونگی جنباندن جنبش جنبندگان درون خود عهدهدار است، جنبندگانی که در جهت جنبش عطف به خودآگاه و هوشمند بودن به واسطه اندامهای حسی خودشان برای چگونه بودن در شکل های جبر و اختیار مختارند.
بنابراین از نگاه من موجودی چون انسان بایستی دنبال کننده اهدافی باشد که آن اهداف ناشی از خلاقیت خود انسان پدید آمده باشد.
چونکه انسان فقط قادر به فهم معنایی است که خود او آن معنا را معنی کرده باشد.
بسیار عالی 🙏👏
Spiritual laws of life by Harold klemp
من هم درگیر همین مسئله هستم و فکر میکنم این خیال و رویاست که به زندگی معنا میده و ما در راستای رویایی که داریم حرکت میکنم یا حتی اونو به تعویق میندازیم و خوشبختی ما به فاصله ما تا رویایمان بستگی داره پائولو کوئیلو در شاهکار ادبی کیمیاگر اونو حدیث زندگی میدونه که یکی میره دنبالش و یکی فرصتهاشو از دست میده و بیهوده میشه
خیلی نکته های قابل تأمل ، موفق باشید.
عالی و اموزنده
❤❤❤سپاس
چقدر مثال قشنگی بود،مثال جوجه تیقی ها👍
با سپاس.
توصیه میکنم اگر یک کتاب قراره بخونید کتاب ابوالعلا معری باشد. به فارسی ترجمه شده.
Life is spiritual journey, until you find out that you are SOUL , one unit of HU , mother of all reality and totality
First you drop your breath count down 7 with deep breath practice
Answer will come , omni science is not be studied it pours in to you
معنای زندگی در معنا بخشیدن به زندگی معنا میشه . ( موتا)
لطفا راجب تنهایی هم صحبت کنید ❤
حتما حتما.
کتاب معنای زندگی فکر کنم از برتراند راسل رو حتما بخونید و البته پادکیت رخ هم این کتاب رو کار کرده و می تونید گوش کنید نطر ۱۰۰تا ادم مهم رو درمورد هدف و معنای زندگی چیست گفته
حقیقتهایی تلخ از زبان استاد
شما عزیزان براساس یافته های ذهنی دنیای غرب می خواهید دنیا را و هستی و خلقت را تفسیر کنید در حالیکه این علوم بخش بسیار کوچکی از واقعیت است
سلام، من دلیلی نمیبینم که آدم خودش را بکشد، چون هدف از زندگی را نمیداند.
فیلسوفی که اسمش را بیاد ندارم گفت: هدف از زندگی، زندگی کردن است.
سلام، متشکرم🙏🙏🙏💖💖💖
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی ....
با قلم نقشِ حبابی بر لبِ دریا کشید ...
و یا ؛
حالِ دنیا رو بپرسیدم من از فرزانه ای ،
گفت یا ؟ است یا ؟ است یا افسانه ای ،
گفتمش اینها که میبینی در او دل بسته اند ،
گفت یا خوابند یا مستند یا دیوانه ای
ما یک پازل از دومینوی خلقت هستیم باید باشیم تا این دومینو حرکت کند و شکل زیبای خود را بسازد.ما در یک جبر معلول علتهای قبلی هستیم و علت معلولهای اینده
درود مطالب مفیده منتها به نظرم استاد ،مولانا رو خوب هضم نکرده
وقتی ما بچه بودیم دایی هامون آتاری بازی میکردن که وصل میشد به تلویزیون ..و الکی یه دسته خراب که کار نمیکرد رو به ما میدادن و تو تلوزیون نشون میدادن اونی که الان داره همه رو میزنه و برنده میشه تو هستی پس دکمه دسته رو تند تند فشار بده تا برنده بشی...در حالی که بازی خود به خود جریان داشت و فشار و هیجان ما برای فشار دادن دکمه های دسته کاملا بی مورد و دروغ بود...دنیا هم همین طوری هست ما دست و پا میزنیم استرس میکشیم و فکر میکنیم که ما داریم بازی میکنیم ...کافیه دسته رو بزاریم زمین و بزاریم بازی خودش ادامه پیدا کنه...و ما فقط از دیدنش لذت ببریم ..💚❤️💚❤️ تا وقتی که داخل افکار هستیم و منی وجود داره که بازی کنه دسته خراب دستومن هست که جز هدر رفتن انرژی و استرس چیزی برامون نداره...و وقتی که فهمیدیم دسته ذهن خرابه و اونو گذاشتیم پایین....خرد زندگی خودش برامون بازی میکنه🌷🌷🌷
درووود. دقیقا. ممنون از نظر ارزشمندتان و وقتی که گذاشتید. خوشحالیم که مخاطبانی چون شما داریم.
@@novinketab1386 سپاس از نور وجودتون..تشکر 💚
❤
@@user-bd6lp8mc8u ❤⚘
عرض سلام و احترام، بنده برای اولین بار صبحتهایی از شما را شنیدم. سخنانتان پر محتوا و بیانتان شیوا بود، و بنظرم آمد جمعبندی و خلاصهی خوب و روانی از سخنان مبسوط استاد ملکیان کردید. 🙏
توصیه میکنم زندگی پس از زندگی را ببینید
حتما، حتما
باز هم قابل اثبات نیس خو
شما معنائی از زندگی ندارید ، معنائی از گفتارتان را بما بگوئید.
چودیداریابی به شاخ سخن👑بدانی ببینی که دانش نیاید به بن
با درود بر شما ،
اما واقعا از کدام یک از این حرفهای ابول اعلا که شاعری کور بوده و در اوج ناامیدی و نارضایتی بخاطر نقص عضوش قابل درک بوده و است و دیگری اگر تعبیر شما از اشعار خیام می همان می و شراب باشد در انصورت خیام هم که بخاطر از دست دادن عشق خود و جستجوی طولانی او برای یافتن معشوقش و باقی سرنوشت شوم معشوقش طبيعتا بسیار افسرده و آزرده خاطر بودنش هم نیز قابل درک بوده و است ،اما نکته بسیار عجیب برای من اینست که شما در آنزمان شیفته کجای این نگاهها و سخنان دو آدم آسیب دیده و ناامید شده بودید آنهم در اوج جوانی تان ؟ احتمالا شما نیز دچار نوعی شکست و سرخوردگی عاطفی شدید شده بودید که این رنج و درد مشترک بین شما و ابول اعلا بوده که خب قابل درک است اما در کل معنای زندگی در تک تک لحظاتش متفاوت و شورانگیز ه ،مثلا زمانیکه ما بعنوان یک کودک از گرفتن اسکناسی نو و تا نخورده پراز شادی و شور میشوید بدون آنکه واقعا به پولی نیاز داشته باشد انسان در کودکی ،و یا هنگامی که در آب یک استخر در گرمای تابستان تن خود را به آب میسپارد و به نرمی با ای یکی شدن و شنایی نرم و روان کردن لذت بخش میتواند باشد در نوجوانی و یا خود عشق ورزیدن به معشوقی و آن طپش های عاشقانه و احساسات زیبایی که در قلب یک جوان که برای اولین بار عشق را تجربه میکند و .... خلاصه در هر مرحله و دوراني در زندگی معنای این نعمت بودن و زیستن متفاوت بوده و همین تفاوتهاست کخ زندگی را از یکنواختی بیرون میکشد، اما در غایت کلی من با شعر شاعران بزرگ که خوش گفت و ساده ،از صدای سخن عشق نشنیدن خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند ،هم عقیده و همدل هستم ،عشق ورزیدن و یاری رسان بودن به هر کس و هر چیزی که انسان آنرا لایق عشق ورزیده شدن میابد و یاری رسان و مهربان بودن نصبت به تمام طبیعت و هر آنچه که در آن حیات دارد ملودی زندگی را کامل میکند، خیلی ساده میشود روح و قلب و جانمان را پر از شور و شعف کرد وقتیکه به موجودی دیگر (انسان ،حیوان ،و یا گیاهان ،) انسان عشق میورزد و مهربانی میکند و در صورت نیاز یاری میرساند چنان در وجود ما انسانها غوغایی زیبا برپا میکند و آنچنان معنایی شیرین و عمیق به زیستن میبخشد که قابل توصیف نیست با کلمات ،
خیلی ساده اس یافتن در گرو گم شدن است بدست آوردن در گرو از دست دادن است
گرامی دوست کتاب ابوالعلا معری ( نه ابول اعلا!!) ترجمه فارسی هست بگیر بخون لذتی خواهید برد که وصف شدنی نیست. و با خواندن اینگونه کتابها دیگر دیگران را به این راحتی قضاوت نخواهید کرد. پیروز باشید.
آقای دکتر فلسفه غرب متاسفانه اثرات بدی روتون گذاشته ..
سلام و احترام جناب دکتر ، من برای زحمات شما در فراگیری علوم و پژوهش هایتان بسیار ارزش قائل هستم ، منتهی فکر نمی کنید یک اصل مهم را نادیده می گیرید ؟ و آن عقل کل یا همان خدا یا همان آفریننده هست ؟ بنده مدرک دیپلم دارم ولی مدتی زیاد دچار حیرانی بودم ، ولی ناگهان به یک نتیجه دیگر رسیدم ، این همه نظم محیر العقول خود بخود و تصادفی بوجود آمده ؟ نه نه ، ایراد کار از ماست که متناسب با عقل و فهم خود می خواهیم دنیا و فلسفه را تبیین کنیم ، اول مرغ بوده یا تخم مرغ ؟ دکتر عزیز وقتی شما می خواهید خودتان را به کسی معرفی کنید که نمی گویید من پسر فلان ، با وزن فلان ،با قد فلان ، شماره کفش فلان و گروه خون فلان هستم ، بلکه دو کلام می گویید حمید احمدی هستم ،تمام ، خداوند در قرآن با آیات و نشانه های ساده و همه کس فهم معرفی می کند ، آیا در آفرینش زمین و آسمان فکر نمی کنید ؟ کیف خلقت الی الابل؟ وقتی به آورنده نظم ایمان آوردیم بقیه مثل روز روشن مشخص می شود ،
خب باور داشتن به وجود خداوند ، چه ربطی به این سوال دارد ؟!!
عالي