فرانگرانی در مورد نگرانی خودم نگران هستم نگران تصادف هستم ولی در واقع نگرانی بعد از تصادف هستم. دست از تفسیر بداریم تا افکار منفی کمتر شویم. اگاهی خودش درمان است و ریشه افکار منفی را بدانیم کنترل افکار اسان تر میشود.
فرا نگرانی یعنی درمورد نگرانی خود نگرانه هرکاری که انجام میده نگران عواقب کارش هست مثلا یه امتحان داره نگران اینه که اگر قبول نشد حتما اتفاق بدی خواهد افتاد درماندگی و نا امیدی اموخته شده وقتی به وجود میاد که درگذشته برای چیزی تلاش میکنه و این تلاش موفقیت امیز نمیشه پس دست از تلاش برمیداره مثل فیل با طناب کوچک این ناامیدی به مرور باعث افسردگی میشه راه درمانشم آگاه بودن به اینه که شاید الان نتونستم ولی بعدا تلاش میکنم دوباره
درمورد درماندگی اموخته شده،وقتی ما بیش از حد درمعرض افکار منفی قرار میگیریمدیگر دلم نمی خواهد تلاش کنیم نامید میشیم ودست از تلاش مکشیم بااگاهی ازاین مدل سعی میکنیم در مقابل افکار منفی درمانده نشیم وبیشتر تلاش کنیم
فرانگرانی یعنی نگرانی برای نگرانی هایمان.مثلا دانش اموز در واقع نگران نمره بد نیست از این نگران میشه که پدر مادرش مورد سرزنش قرار دهند درماندگی آموخته شده سلیگمن یعنی ما مثلا در قبولی در یک ازمون بعد دوبار رد شدن دیگه یاد گرفتیم که هیچ وقت در ان امتحان موفق نخواهیم شد و آگاهی از این احساس موجب غلبه و کنترل ان خواهد شد
جواب سوال اول فرانگرانی،من نگران نگرانیهایم هستم مثلانگران جواب امتحانم هستم در حقیقت نگران عواقب ان هستم اگر نمره ی خوبی نگیرم اطرفیان چی میگن یا خودم نظرم نسبت به خودم عوص میشه
در فرانگری ما از خود حادثه یا اتفاق زیاد نمیترسیم بلکه از نتایج بعدش میترسیم که چی سرمون میاد مثلاً بیماری قلبی از خود بیماری نمیترسیم بلکه از این میترسیم بعدش سکته کنیم یا بمیریم۲: زمانی که چند بار تلاش میکنیم برای انجام کاری و به نتیجه نمیرسیم احساس میکنیم که تلاش بیفایده است و ناامید میشیم در نتیجه افسرده میشیم در حالی که باید پشت کار داشته باشیم و تجربههای ناخوشایند گذشته مانع تلاش مجدد نشود
پاسخ سوال 1: یعنی ما نگران نگرانی هامون هستیم ومثلا فکر میکنیم اگر کنکور وامتحان مثلا گواهینامه دارم اگر رفتم ونتونستم قبول بشم بقیه چی میگن ممکنه من نتونم قبول بشم یا رانندگی کنم یا ماشین خاموش ونتونم روشن کنم نتونم کلاج رو کنترل کنم ومن نمیتونم ازپس بربیام پاسخ سوال 2: ما انسانها گاها به قدری غرق در افکار منفی وناامید کننده میشم که اگر کاری رو شروع کردیم ویکی دو بار تلاش کردیم وموفق نشدیم بنابه دلایلی،دست از تلاش برمیداریم وبه جای امتحان کردن راه های دیگه وتلاش دوباره،خودمون رو وادار به قبول شکست میکنیم ورفته رفته ناامیدوافسرده میشیم
درماندگی اموخته شده سلیگمن یعنی ما وقتی در شکست پی درپی در اقدامی رو داریم دیگه باور میکنیم که موفق نمیشویم و. حتما شکست میخوریم در حالی که اگاهی به این فکر موجب کنترل و مواجه و رفع ان میشود فرانگرانی : نگرانی در مورد نگرانی هایمان ،نگرانی در مورد مرگ یک عزیز که در واقع نگرانی در مورد تنها شدن خودمان
با سلام و درود جواب سوال اول فرانگرانی یعنی اینکه در مورد نگرانی خودم نگران باشم مثلا نگران تصادف هستیم ولی در واقع نگران اون تصادف نیستیم نگران بعد تصادفیم که چه اتفاقی می افته ماشینم از بین میره ممکنه بمیرم یا آدمها جی میگن. جواب سوال۲: کنترل افکار منفی این هست که بر اساس تصویری که در کلیپ بود مثال مارتین آمریکایی انجام داده اومده شک الکتریکی به سگ وارد کرده و سگ میدونه اگر بپره اون طرف جعبه بدون شک ، از شک در امان خواهد بود اما بعد مدتی اون منطقه بدون شک رو هم دچار شک کرد و بعد سگ دریافت که پریدن و نپریدن اون فرقی نمیکنه و دچار درماندگی و نا امیدی شد ما انسانها هم با افکار منفی مان خودمان را درمانده و افسرده می کنیم.
سوال ۱: فرانگرانی ،نگرانی از ،از نگرانی هایمان است برای مثال یکی از فرانگرانی های آدمی در مورد مرگ است ،از مرگ نمی ترسیم از ناشناخته های مرگ میترسیم ،فردی که دارد عزیزی را از دست میدهد از مرگ عزیزش ناراحت است اما از بعد آن نگران است که چگونه قرار است بعد از آن زندگی کند یا چه اتفاقی می افتند از نبود آن فرد در زندگی اش چگونه غم نبودنش را تحمل کند . یا برای تصادف کردن از تصادف نمی ترسیم بلکه از هزینه های تعمیر ،خسارت و سرزنش شدن بابت تصادف میترسیم
جواب سوال اول: فرا نگرانی یعنی من نگران نگرانی خودم هستم مثلا نگران مصاحبه ام هستم اما در حقیقت نگران این هستم که اگر مصاحبه رو خراب کنم شغل مورد علاقه خودم رو از دست میدم .سوال دوم: منظور این هست که ما اینقدر در معرض افکار منفی قرار میگیریم که از تلاش کردن ناامید میشیم چون فکر میکنیم تلاشمان نتیجه ای نخواهد داشت و دست از تلاش برمیداریم
فرانگرانی:(نظریه شناختی) در مورد نگرانی خود نگران هستم. نگران تصادف هستم ولی در واقع نگران تصادف نیستم . نگران بعد از تصادف هستم. ممکن است ماشین داغون شود. ممکن است بمیرم. دست از تفسیر بردارم. منطق را به چالش بکشم. آگاهی شدن خودش درمان است.
فرانگرانی یعنی نگران اتفاقات بعد یک اتفاق هستیم این مشکل روزمره ماست نگرانی چیزهایی که شاید هرگز اتفاق نیوفته و خیال پردازی ذهن ماست جلو تفسیر بگیریم و با آگاهی بهش جلو افکار منفی بگیریم در درماندگی آموخته شده اتفاقاتی که در گذشته برای ما افتاده عین یک باور اصلی شده وقتی چند بار تلاش می کنیم و به نتیجه نرسیم بعد دیگه رها می کنیم و بعد از مدتی این ناامیدی باعث افسردگی می شود پس با آگاهی درمانده نباشیم اگر دانشمندان هم همین باور را داشتند جهان هیچ تغییری نمی کرد😊
سوال ۲: با شنیدن کلمه درماندگی آموخته شده یاد این جمله از حکیم ارد بزرگ میافتم که میگوید:( باور بد بختی از خود بد بختی بد تر است .) درماندگی آموخته شده همچین کاری با ما میکند ما باور میکنیم بد بخت و ناتوان هستیم اما در اصل اینگونه نیست.ما فقط زنجیر های خیالی به دست و پای خود بسته ایم . و توانمندی های خودمان را از خود گرفته ایم .انسانی که به خودش باور نداشته باشد و دست آورد ها و توانمندی های خودش را نداند ،خودش را کوچک و ناکار آمد حساب میکند گوشه گیر و افسرده میشود. شما به همان اندازه که بخواهید کوچک و به همان اندازه که آرزو کنید بزرگ میشوید. (جیمز آلن)
درود بر جناب دکتر بشیری استاد بزرگ
مطالب بسیار عالی و آموزنده و پرمعنا ❤❤❤
سلام ممنون امیرجان
very great
سپاس
سپاس
درود
خیلی عالی
مثالهایی که میزنید عالیه👌
سپاس
خدایا شکرت برای حضورت در زندگیم
🥰
واقعن عالی
ممنون، قبلی ها و بعدی ها رو ببینید لطفا
عالی عالیه
خواهش میکنم
عالیه❤
🙏🙏 تشکر از توجه تون
👏👏👏
خوش اومدین، لطفا قسمت های قبلی رو هم ببینین و تمرینات رو انجام بدین
فرانگرانی
در مورد نگرانی خودم نگران هستم
نگران تصادف هستم ولی در واقع نگرانی بعد از تصادف هستم.
دست از تفسیر بداریم تا افکار منفی کمتر شویم.
اگاهی خودش درمان است و ریشه افکار منفی را بدانیم کنترل افکار اسان تر میشود.
✅️✅️
فرا نگرانی یعنی درمورد نگرانی خود نگرانه هرکاری که انجام میده نگران عواقب کارش هست مثلا یه امتحان داره نگران اینه که اگر قبول نشد حتما اتفاق بدی خواهد افتاد
درماندگی و نا امیدی اموخته شده وقتی به وجود میاد که درگذشته برای چیزی تلاش میکنه و این تلاش موفقیت امیز نمیشه پس دست از تلاش برمیداره مثل فیل با طناب کوچک این ناامیدی به مرور باعث افسردگی میشه راه درمانشم آگاه بودن به اینه که شاید الان نتونستم ولی بعدا تلاش میکنم دوباره
درست✅️✅️
فرانگرانی یعنی در مورد نگرانی خودم نگران باشم و یک نکته کلیدی اینکه ما از اتفاق نگران نیستیم از تغییرات و اتفاقات بعدی که رخ خواهد داد نگرانیم
عالی✅️
درمورد درماندگی اموخته شده،وقتی ما بیش از حد درمعرض افکار منفی قرار میگیریمدیگر دلم نمی خواهد تلاش کنیم نامید میشیم ودست از تلاش مکشیم بااگاهی ازاین مدل سعی میکنیم در مقابل افکار منفی درمانده نشیم وبیشتر تلاش کنیم
عالی✅️☑️
درماندگی آموخته شده یعنی ما عادت کرده ایم مثلا به حال بد ، خودمان را همیشه در قید و بند آن اتفاق میبینیم و رها از آن نیستیم
درماندگی آموخته شده رو اینجور بگیم بهتره: حالتی که باعث میشه فکر کنیم تلاش ما به نتیجه نمیرسه، پس ول میکنیم و تسلیم و افسرده میشیم
فرانگرانی یعنی نگرانی برای نگرانی هایمان.مثلا دانش اموز در واقع نگران نمره بد نیست از این نگران میشه که پدر مادرش مورد سرزنش قرار دهند
درماندگی آموخته شده سلیگمن یعنی ما مثلا در قبولی در یک ازمون بعد دوبار رد شدن دیگه یاد گرفتیم که هیچ وقت در ان امتحان موفق نخواهیم شد و آگاهی از این احساس موجب غلبه و کنترل ان خواهد شد
درست
جواب سوال اول فرانگرانی،من نگران نگرانیهایم هستم مثلانگران جواب امتحانم هستم در حقیقت نگران عواقب ان هستم اگر نمره ی خوبی نگیرم اطرفیان چی میگن یا خودم نظرم نسبت به خودم عوص میشه
عالیه✅️✅️
در فرانگری ما از خود حادثه یا اتفاق زیاد نمیترسیم بلکه از نتایج بعدش میترسیم که چی سرمون میاد مثلاً بیماری قلبی از خود بیماری نمیترسیم بلکه از این میترسیم بعدش سکته کنیم یا بمیریم۲: زمانی که چند بار تلاش میکنیم برای انجام کاری و به نتیجه نمیرسیم احساس میکنیم که تلاش بیفایده است و ناامید میشیم در نتیجه افسرده میشیم در حالی که باید پشت کار داشته باشیم و تجربههای ناخوشایند گذشته مانع تلاش مجدد نشود
درست
پاسخ سوال 1: یعنی ما نگران نگرانی هامون هستیم ومثلا فکر میکنیم اگر کنکور وامتحان مثلا گواهینامه دارم اگر رفتم ونتونستم قبول بشم بقیه چی میگن ممکنه من نتونم قبول بشم یا رانندگی کنم یا ماشین خاموش ونتونم روشن کنم نتونم کلاج رو کنترل کنم ومن نمیتونم ازپس بربیام
پاسخ سوال 2: ما انسانها گاها به قدری غرق در افکار منفی وناامید کننده میشم که اگر کاری رو شروع کردیم ویکی دو بار تلاش کردیم وموفق نشدیم بنابه دلایلی،دست از تلاش برمیداریم وبه جای امتحان کردن راه های دیگه وتلاش دوباره،خودمون رو وادار به قبول شکست میکنیم ورفته رفته ناامیدوافسرده میشیم
احسنت✅️☑️
درماندگی اموخته شده سلیگمن یعنی ما وقتی در شکست پی درپی در اقدامی رو داریم دیگه باور میکنیم که موفق نمیشویم و. حتما شکست میخوریم در حالی که اگاهی به این فکر موجب کنترل و مواجه و رفع ان میشود
فرانگرانی : نگرانی در مورد نگرانی هایمان ،نگرانی در مورد مرگ یک عزیز که در واقع نگرانی در مورد تنها شدن خودمان
درست✅️
با سلام و درود
جواب سوال اول
فرانگرانی یعنی اینکه در مورد نگرانی خودم نگران باشم مثلا نگران تصادف هستیم ولی در واقع نگران اون تصادف نیستیم نگران بعد تصادفیم که چه اتفاقی می افته ماشینم از بین میره ممکنه بمیرم یا آدمها جی میگن.
جواب سوال۲: کنترل افکار منفی این هست که بر اساس تصویری که در کلیپ بود مثال مارتین آمریکایی انجام داده اومده شک الکتریکی به سگ وارد کرده و سگ میدونه اگر بپره اون طرف جعبه بدون شک ، از شک در امان خواهد بود اما بعد مدتی اون منطقه بدون شک رو هم دچار شک کرد و بعد سگ دریافت که پریدن و نپریدن اون فرقی نمیکنه و دچار درماندگی و نا امیدی شد ما انسانها هم با افکار منفی مان خودمان را درمانده و افسرده می کنیم.
درست✅️
سوال ۱: فرانگرانی ،نگرانی از ،از نگرانی هایمان است
برای مثال یکی از فرانگرانی های آدمی در مورد مرگ است ،از مرگ نمی ترسیم از ناشناخته های مرگ میترسیم ،فردی که دارد عزیزی را از دست میدهد از مرگ عزیزش ناراحت است اما از بعد آن نگران است که چگونه قرار است بعد از آن زندگی کند یا چه اتفاقی می افتند از نبود آن فرد در زندگی اش چگونه غم نبودنش را تحمل کند .
یا برای تصادف کردن از تصادف نمی ترسیم بلکه از هزینه های تعمیر ،خسارت و سرزنش شدن بابت تصادف میترسیم
درست
جواب سوال اول: فرا نگرانی یعنی من نگران نگرانی خودم هستم مثلا نگران مصاحبه ام هستم اما در حقیقت نگران این هستم که اگر مصاحبه رو خراب کنم شغل مورد علاقه خودم رو از دست میدم .سوال دوم: منظور این هست که ما اینقدر در معرض افکار منفی قرار میگیریم که از تلاش کردن ناامید میشیم چون فکر میکنیم تلاشمان نتیجه ای نخواهد داشت و دست از تلاش برمیداریم
✅️✅️✅️
فرانگرانی:(نظریه شناختی)
در مورد نگرانی خود نگران هستم.
نگران تصادف هستم ولی در واقع نگران تصادف نیستم . نگران بعد از تصادف هستم.
ممکن است ماشین داغون شود.
ممکن است بمیرم.
دست از تفسیر بردارم.
منطق را به چالش بکشم.
آگاهی شدن خودش درمان است.
فرانگرانی یعنی نگران اتفاقات بعد یک اتفاق هستیم این مشکل روزمره ماست نگرانی چیزهایی که شاید هرگز اتفاق نیوفته و خیال پردازی ذهن ماست جلو تفسیر بگیریم و با آگاهی بهش جلو افکار منفی بگیریم
در درماندگی آموخته شده اتفاقاتی که در گذشته برای ما افتاده عین یک باور اصلی شده وقتی چند بار تلاش می کنیم و به نتیجه نرسیم بعد دیگه رها می کنیم و بعد از مدتی این ناامیدی باعث افسردگی می شود پس با آگاهی درمانده نباشیم اگر دانشمندان هم همین باور را داشتند جهان هیچ تغییری نمی کرد😊
سوال ۲: با شنیدن کلمه درماندگی آموخته شده یاد این جمله از حکیم ارد بزرگ میافتم که میگوید:( باور بد بختی از خود بد بختی بد تر است .) درماندگی آموخته شده همچین کاری با ما میکند ما باور میکنیم بد بخت و ناتوان هستیم اما در اصل اینگونه نیست.ما فقط زنجیر های خیالی به دست و پای خود بسته ایم . و توانمندی های خودمان را از خود گرفته ایم .انسانی که به خودش باور نداشته باشد و دست آورد ها و توانمندی های خودش را نداند ،خودش را کوچک و ناکار آمد حساب میکند گوشه گیر و افسرده میشود.
شما به همان اندازه که بخواهید کوچک و به همان اندازه که آرزو کنید بزرگ میشوید. (جیمز آلن)
احسنت