@@mehranyari8387 با احترام ای کاش حضرت عالی تحقیقات خود را با خواندن کتاب طرایق الحقایق مرحوم حاج نایب الصدر زیاد می کردید که اصلا مرحوم صفی اجازه ارشاد نداشته وخود در ص ۵ کتاب دیوان شعر خود مرقوم داشته است به این عبارت به حاج آقا محمد می نویسید ،، ا اصل ارشاد نامه در دست آقای طاووس العرفا آقای سعادت علیشاه است شما چه می گویید دراین نامه و نامه های دیگر ضمن این که ثابت می کند که ادعا ی آقا حاج محمد بدون اذن بوده وهم چنین ادعای خود مرحوم صفی هم بدون اذن و بدو ارشاد نامه بوده در کتاب طریق کلا مضوط است و در رساله سعادت مکاتبات بین مرحوم حاج محمد کاظم و اصل ارشاد نامه درج شده است ، خلاصه کلام حاج آقا محمد و حاج حسن بدون دلیل ادعاکردهاند اگر حاج حسن صفی اجازه داشته چرا برای خود جانشین تعین نکرده ، مرحوم ظهیر الدوله داماد ناصر الدین شاه چون ارادت داشته از خود ادعا کرد و انجمن اخوت را بنای جدید در تصوف بود ایجاد کرد که حالاهم آقا صفا ادامه دارد انجمن یا کمیسیون یک نفر را تعیین میکند یا به یک نفر ذکر می دهد و اجازه ورور می دهد و عضویت او پذیرفته می شود و داستان جواد آقا یک مطلب دیگر که احتیاج به توضیح نیست
@@mehranyari8387 عزیز اگر مرحوم حاج حسن صفی خود بگویدت که من اجازه ندارم سرکار قبول می فرمایند اگر سرکار به اول دیوان اشعار ایشان رجوع بفرمایند نامه های ایشان به بعضی از اشخاص آورده شده در صفحه ی ۵ به مرحوم حاج آقا محمد است شاید در سطر های اول و دوم که به حاج آقا محمد که چرا حاج صفی از او اطاعت نکرده ، می نویسد اصل ارشاد نامه دست حاج محمد کاظم است ، اینجا حاج حسن که اول به نام حاج آقا محمد دعوت می کرد بعد گفت اصلا مگر من بچه کوچکم من خود جانشین آقای رحمت علیشاه هستم گفت ادعا ی او که باطل است من خود ادعا میکنم ، در اینجا به حاج آقامحمد میگوید تو باید ازمن اطاعت کنی مرید به مرشد میگوید بعد میگوید اصل ارشاد نام دست آقای طاووس است ازمن که اطاعت نمیکنی پس چرا از صاحب سند اطاعت نمیکنی واضح و روشن است که هردو حاج حسن و آقا محمد اصلا اجازه ارشاد و یا اجازه ی دیگر نداشته
🎉👏👍
آخی منور علیشاه اجازه ارشاد نداشت تا صفی علیشاه از طرف او شیخ شود و به این طرف و آن طرف برود
صفیعلیشاه از خود رحمت علیشاه اجازه نامه داشت
@@mehranyari8387 با احترام
ای کاش حضرت عالی تحقیقات خود را با خواندن کتاب طرایق الحقایق مرحوم حاج نایب الصدر زیاد می کردید که اصلا مرحوم صفی اجازه ارشاد نداشته وخود در ص ۵ کتاب دیوان شعر خود مرقوم داشته است به این عبارت به حاج آقا محمد می نویسید
،، ا اصل ارشاد نامه در دست آقای طاووس العرفا آقای سعادت علیشاه است شما چه می گویید
دراین نامه و نامه های دیگر ضمن این که ثابت می کند که ادعا ی آقا حاج محمد بدون اذن بوده وهم چنین ادعای خود مرحوم صفی هم بدون اذن و بدو ارشاد نامه بوده در کتاب طریق کلا مضوط است و در رساله سعادت مکاتبات بین مرحوم حاج محمد کاظم و اصل ارشاد نامه درج شده است ، خلاصه کلام حاج آقا محمد و حاج حسن بدون دلیل ادعاکردهاند
اگر حاج حسن صفی اجازه داشته چرا برای خود جانشین تعین نکرده ، مرحوم ظهیر الدوله داماد ناصر الدین شاه چون ارادت داشته از خود ادعا کرد و انجمن اخوت را بنای جدید در تصوف بود ایجاد کرد که حالاهم آقا صفا ادامه دارد انجمن یا کمیسیون یک نفر را تعیین میکند یا به یک نفر ذکر می دهد و اجازه ورور می دهد و عضویت او پذیرفته می شود و داستان جواد آقا یک مطلب دیگر که احتیاج به توضیح نیست
@@mehranyari8387 عزیز
اگر مرحوم حاج حسن صفی خود بگویدت که من اجازه ندارم سرکار قبول می فرمایند
اگر سرکار به اول دیوان اشعار ایشان رجوع بفرمایند نامه های ایشان به بعضی از اشخاص آورده شده
در صفحه ی ۵ به مرحوم حاج آقا محمد است شاید در سطر های اول و دوم که به حاج آقا محمد که چرا حاج صفی از او اطاعت نکرده ، می نویسد اصل ارشاد نامه دست حاج محمد کاظم است ، اینجا حاج حسن که اول به نام حاج آقا محمد دعوت می کرد بعد گفت اصلا مگر من بچه کوچکم من خود جانشین آقای رحمت علیشاه هستم گفت ادعا ی او که باطل است من خود ادعا میکنم ، در اینجا به حاج آقامحمد میگوید تو باید ازمن اطاعت کنی مرید به مرشد میگوید بعد میگوید اصل ارشاد نام دست آقای طاووس است ازمن که اطاعت نمیکنی پس چرا از صاحب سند اطاعت نمیکنی
واضح و روشن است که هردو حاج حسن و آقا محمد اصلا اجازه ارشاد و یا اجازه ی دیگر نداشته