بسیار داستان غمگین بود جگر خون شدم در افغانستان همین قسم خانواده ها پیدا میشه که بالای عروس خود ظلم میکند ولی یاد آنها رفته که خدا همه چیز خدا یکتا میبیند وخدا جزای آنها یک روز مینه چوپ خدا صدا نه دارد 😢😢
بلي خانم محترم با فاميل شوهرت به تماس شو و همگي به امريكا استند شايد بتواند شما را بخواهد و شرايط بي سرنوشتي اولادها نجات بيابد و صحت وسلامت خودت همچنان و قانون بهتر دارد به زندگي بايد هوشيار باشي و از ايشان استفاده مثبت كني بسيار داستان مشكلات داشت و از امكات كه برايت امد درست استفاده نتوانستي براي زندگي بهتر اينده موفق براي شما 😊
ضمن سلام و خسته نباشید ب جناب رامش و تمام همزبانان عزیز ، این بانو محترم واقعا چقد صبور و دل بزرگی داشتن، وقتی یک زن، مرد روی سرش نیست هر کی از راه میرسه هر حرف و هر کاری که میخواد در حقش میکنه ، خصوصا اگر اون زن کمی ساده و بی زبون هم باشه، تمام این سختی‌ها ی این زن مقصر اصلیش شوهرشون بوده، که با بی مسیولیتش باعث اینهمه غم و سختی برای این با نو و دو فرزندش شده انشالله خداوند جزای خیر ب این مادر و فرزندانش بده و عاقبت بخیر باشند 😢🤲🕋💔
لالا رامش نمیدانم ای داستان بی سر و پا را کجا پیدا کردی هیچ هدفش معلوم نیست تمام داستان گله و شکایت است. بیخی دل مه تنگی گرفت از بس که گفت ننویم ایتو کرد خشویم ایتو گفتم ایورم نان نمی‌داد خواهرزادیم ما ره هند و ایران برد 💤😴. بعد از ده یا پانزده دقیقه شنیدنش خوابم گرفت خاموشش کردم.
از دل گرم خود گپ نزن برادر محترم یک زن وقتی ازدواج میکنه تمام دنیا او شوهرش میشه به خاطر او هر چیز ره قبول میکنه اما ای شوهرش بود که زنده گی شه تباه کرد خداوند جزای شه بته هیچ وقت قضاوت بیجا نکنین تا در موقعیت کسی که قرار دارد قرار نگرفتین اگر یک دعا خیر کرده نمی تانین هیچ پیام نکنین لطفا شما هم یک انسان استین از انسانیت استفاده کنین اگر دارین
اگر روزی که پیسه زیاد زوان کده بود فدای فامیل ات نمیکدی و هوشیار میبودی ایطو نمیشد ای تو چقسم درس خواندی که ایطو کارها میکدی باید هوشت میگرفتی و هوشیار پیش میرفتی دل شوهرت هم اژ خود بد کدی گناه شوهرت نیست از تو است اول خو روز اول تنها نمیماندی برود باز رفت دلش میگرفتی توبه اگر جای شوهرت میبودم همو وقت که خواهر زاده ات پیسه را خورده بود دگه پیسه روان نمیکدم باز بدتر ازو که دوباره ام را ماندی خانه ات زن ایورت ساده میگی اصلا اوهوشیار بوده تو ساده آرایش چی لست فکرت به شوهر اولاد پیسه و آینده ات میگرفتی
منگسک زیاد داشت خسته کننده بود اما فهمیده شد که زن مدیرت خوب نداشته در زندگی . بانوان محترمه لطفا کتاب مطالعه کنید تا با جامعه هماهنگ رشد کنید تشکر از رامش کند بیادر زاده ره بوس کو از طرف کاکایش
سر راه این خواهر ماهم روشنی بیاید از تاریکی براید بخدا زیاد جگرم خون شد روحیه خودم هم چندانی خوب نیست این داستان را شنیدم بیخی جگرم خون شد بسیاررر سر روحیه ام تاسیر گذار بود 😔
به خواهر زادی خود اعتماد نمیکرد هیچ وقت بخاطری خودش هم نی نباید بخاطری اولاد هایش ای کار ره نمیکرد از خواهرزاده دفاع کو و زنده گی‌خوده به باد بتی مچم امی زن های افغان چی وقت هوشیار میشن دلم بد میشه از دستی کار شان
سلام امروز خیلی داستان درناک بود شماخواهر عزیز خیلی دل رحم بودی که به همه خوبی میکردی کاش از ایران نمیرفتی بار اول ولی بازم خداروشکر که دوباره اومدی ایران دیگه بمون همینجا واز این به بعدسعی کن که زندگیتو بسازی خدا بهاته ❤❤❤وشما اقای رامش اگ لطف کنی بعضی از کلمه های داستان به فارسی ایرانی بگی خوبه من ازشنوندهای پرپا قرصت هستم ولی معنی بعضی حرفارو متوجه نمیشم مثلا مامایم یعنی چی
و از شما دوستا خواهش میکنم پوست های منفی نکنین پوست های منفی شما یک انسان ره میتانه از بالا به زمین بزنه و پوست های مثبت شما یک انسان ره از زمین به بالاها میبره پس کوشش کنین که در زنده گی یک انسان اولگوی خوب باشین
و ها ده حق اولاد هایت دعا کو دعای پدر و مادر در حق اولاد مثل دعا پیغمبر در حق امت های اوست ان شاءالله که اولاد هایت خوشبخت شون صرف دعا کو برایشان مادر جان عزیز و درد دیده من مرا هم در دعاهایت فراموش نکن
با مغدرت خانم از حقدر تجربه زندگی و بالای که سریش امده هنوز هم نمیفهمه چی کنه خودش ملامت بوده هرکی ازش استفاده کرده حالی باید عقل به سریش بیایه و به کسی اعتماد نکنه زندگی خوده با اولادها خود ادامه بته
هر زنی وقتی ازدواج میکنه باید بدانه ک از حق شوهر و اولاد خود برای دیگران خرج نکنه مخصوصا وقتی هیچکدام از آنها راضی نیستند واقعا هم شوهرت حق داشته ک ملامتت کنه او د کشور دیگر تک و تنها و غریب کار میکنه و زحمت میکشه تا اولادایش زندگی بهتری داشته باشن ن ک زنش فامیلای خوده ایسو و اوسو د هر کشور بگردانه و بره خاهرش لباس کنه یکم بفکر آینده اولادایش میبود چون شوهرش هم ک در کنارش نیست نباید سختی میکشیدند و نبود پدر برایشان زیاد دردناک میبود
الله توبه توبه از اتور انسان های تومت چی و قضدی الهی خدواند از اتور انسان ها ادم دوررر داشته باشد و حسود خدا زده نباشند الهی امین الهی خداوند ما مسلمانان را از تومن ناق دور داشته باشد خدایا در هر حالتت شکر گزارم خدایا شکرت ولی از اتور مردم و اتور کار ها همه گی دور باشند و نکنن اتور اوف این داستان چقدر پر درد است اقدر مشکلات ره دیدین هیچ شوهر را دل سرت زنش نکند که بسیار سخت است بخدا جان اینه باور کنین قسمی لالا رامش گفته میره داستان را اوفف فکر میکنم خیر خدای نکرده خودم هم امتور استم او خدا جان از اتور کار ها ماره دور داشته باش الهی آمین ثم آمین مه حالی نامزاد استم ولی اتو. زندکی را میبینم و کمک هم میشنوم خفه میشم میگم خدایا تو دگه مشکلات ماره کل کن فکرم نارام میباشد میگم اتور نشه زندگی من در توانم نیست اقدرر سختی هاره ببینم دیدیم دگه این رقم نی و خدا نشان هم نته اوفف جگرم زیاد خون شد کاش این داستان را نمیشنیدم اوفف حالی د فکرم ذهنم همیش میباشد خواهر ها و برادر ها لطفا شکر گذار الله خود باشین در هر ان چیزی تا خداوند محربان تر شود بالای ما و سختی هاره از راه ما دور داشته باشد 😢😢🥺😔
خواهر غلطی از خودت بود هر کس را مهمانی بتی در خانه جای بیتی تو باید در فکر خود و اولادت میشدی رفت و آمد از خود و خسران چی فایده بهر سر هرکس اعتماد کو شوهر خودرا در بدر تو کردی
رامش جان مانده شد با خواندن اینقدر جنجال. خوهرک، همه درد معده و عضله گردن بخاطر دل اوی و غصه پیدا میشه.۹۰٪ امراض از انسان خودش پیدا میکند حتی سرطان خود ساخته است. تمامی جنجال زندگی ات این گفت و آن گفت است. این خیلی خوب شد که در ایرا تنها هستی، تمام مشکلات بخاطر میده گپی های اطرافیان است. وقتی دیگران فایده کم و زیان بیشتر دارد با انها قطع رابطه کرده صرف سلام و علیکم داشته باشید.
خاله جان از خودت کرده دختر هوشیار بود در این بد بختیت مقصر اول خودت دوم فامیل خودت است داستان شما مه را به یاد دوران طفیت خودم انداخت چون ما پول دار بودیم فامیل مادرم همطور خانی ما میامدن گله میکردن پول بتی و مادرم تمام فکر اش به فامیل خود بود و دول میداد خدا را شکر مادرم زود فهمید پول دادن را قط کرد مگر زیاد خاطره بد داریم از فامیل مادریم و خودت بد بخت شوی‌اول‌از دست فامیل‌خودت شدی وقت فهمیدی خواهر زاده تان پول را دزدی کرد باید با خواهرت قط رابته میکردی خسرانت راست میگفت فامیل تان دزد است دل مه به دختر تان زیاد سوخت
خلاصه ای که مه برت میلیون بار آفرینی میتم که چنین زن ها حالی هم است که با نبودن شوهر اوقدر صبر حوصله وفاداری کرده مه که ای داستان ره شنیدم همرای خود گفتم حالی هم چنین زن ها پیدا میشه حالی زن های است اگر یک دو بار جنگ کنن راسن به مرد های دیگری رجوع میکنن آفرین به همت و شهامتت مه افتخار میکنم ده ای دنیا آرزوی هیچ کسی براورده نشده او دنیا مهم است خداوند ده جنت جای ره برت نصیب بگردانه که غم های ای دنیایت هیچ به یادت نباشه آن شاءالله که خوشی های دنیا نصیبت
این اولین داستانی است که از شنیدن اش خسته شدم
واقعین
این داستان ها گیچ کننده است واقعآ آفرین شما رامش جان که به خوانش میگیرین
خاله جان وله از اول تا آخر که داستانتانه گوش دادیم گناه از خودتان بوده و ایی که سر هر کس اعتماد می کنین خداوند عقل بته 🤲🕋
قضاوت الکی نکن مجبوربه بخاطربچه هاش
چقدر داستان خسته کن است افرین تان لالا.رامش که این داستان را به خوانش گرفتن
جقدر درد ناک خداوند زندگی خوب نصیب خودت و اولاد هایت گرداند و جزا چنین ادم ها ره بدهد
اولین داستان جنجالی بود که شنیدم انسان چقدر ساده بوده می‌تواند همه این جنجال ها از دست خود تان است لالا رامش گلویت هم خشک شد
خدابا چی بد کدم که ای داستان را گوش کدم
😂😂
همچنان🤨ایتو خسته کن بود گیچ شدم بیخی
رامش جان گل تشکر از داستان درد ناراحت کننده شما انشاالله که همیشه سلامت وشاد باشی!!!
بسیار داستان غمگین بود
جگر خون شدم
در افغانستان همین قسم خانواده ها پیدا میشه که بالای عروس خود ظلم میکند
ولی یاد آنها رفته که خدا همه چیز خدا یکتا میبیند وخدا جزای آنها یک روز مینه
چوپ خدا صدا نه دارد 😢😢
بلي خانم محترم با فاميل شوهرت به تماس شو و همگي به امريكا استند شايد بتواند شما را بخواهد و شرايط بي سرنوشتي اولادها نجات بيابد و صحت وسلامت خودت همچنان و قانون بهتر دارد به زندگي بايد هوشيار باشي و از ايشان استفاده مثبت كني بسيار داستان مشكلات داشت و از امكات كه برايت امد درست استفاده نتوانستي براي زندگي بهتر اينده موفق براي شما 😊
@@sallokarimi276
😊
افرین حوصله رامش جان هوثانه سرمنگسک بود هههههه
هههههههه واقعا بی معنا و دیوانگی
اول خداوند متعال بزرگ و مهربان است و دوم قوی باش و حوصله کن خواهر عزیز انشاالله یک روز روشنایی خواهد کرد😢🤲
رامش جان گرامی همیشه شاد وموفق باشید ❤
چقدر زندگی پیچیده
چقدر داستان غم انگیز و طولانی بود خداوند همرایت کمک کنه خاله جان زیاد ناراحت شدم 😔😔😔😔
اوه خواهرکم چقدر قصه ان خانم دردناک بود . 👌👌👌💔💔💔💔
اول شدم اولین لایک و کمنت🎉❤️🥳
تشکر لالا جان از نشر و خوانش داستان با آواز زیبای تان موفق باشید همیش🙏🏻🫰🏼🥰
اول شدم لالا جان تشکر داستان نشر کردین منتظر بودم
بسیار یک داستان دور و دراز بود کاش کمی خلاصه میگفتین نفامیدم چی بگوم
خداوند زندگیم را پر از شادی آرامش بگرداند خیلی زندگی سخت گذشت برایت 😢😢
خدا لعنت کنه پدر ای خانواده را که به خاطر خارج زن اولاد های خود را در افغانستان ایلا داده و اینقدر درد رنج را دیدند 😞
بیخی داستان مادر مه واری😢
با معذرت این خانم محترمه از همو اول تکلیف عصاب داشته،
هم اتو کاری دارم هم این داستان میشنوم مگر گنگس شدم چقدر جنجالی داستان
@@ZuhraKhan-lk1xj دقیقاً در هر جمله صد بار گپ پول است دزدی است کاملاً یک فامیل بی بند بار
سلام
تشکر رامش جان از نشر داستان
ضمن سلام و خسته نباشید ب جناب رامش و تمام همزبانان عزیز ، این بانو محترم واقعا چقد صبور و دل بزرگی داشتن، وقتی یک زن، مرد روی سرش نیست هر کی از راه میرسه هر حرف و هر کاری که میخواد در حقش میکنه ، خصوصا اگر اون زن کمی ساده و بی زبون هم باشه، تمام این سختی‌ها ی این زن مقصر اصلیش شوهرشون بوده، که با بی مسیولیتش باعث اینهمه غم و سختی برای این با نو و دو فرزندش شده انشالله خداوند جزای خیر ب این مادر و فرزندانش بده و عاقبت بخیر باشند 😢🤲🕋💔
خدا صبر بتیت مه خو از دست که فشار خوردم داستان نیمه ایلا کدم خدا سرت بخیر سپری کنه
سلام و علیکم لالا رامش عزیز امید که جور باشی همراه فامیل محترم بسیار مقبول ❤❤❤
خداوند کمک کنه چقدر جنجال زیاد بوده بخدا بسیار خسته شدم داستان لالا رامش خواند ومه از گوش کردنش مانده شدم 😂😂😂😂😂😂
واقعا خوانش داستان هایتان بی اگر است 👏🏻
ممنون بابت نشر داستان برادر رامش عزیز
🥺💔روز بد بردار ندارد خواهر جان 😢
یاد دوران نوجوانی خودم افتادم😢زندگی مه هم مثل دخترت بود. مادرم خاهر برادر پرست بود تا جاییکه لاکت گردنمه فروخت به اونا هوسانه پخته کد
قربانت منم همین طور 😢
@@sosansadat 😢😥
@@dianamedia1400 خوبی خواهرجان
مام همتو شدیم 😢😢😢
@@tamanahaidari5347 چرا خدانکند
مه امی دقه هم اتو کاری دارم وهم این داستان میشنوم مگر بیخی گنگس شدم چقدر جنجالی داستان والا رامیش جان آفرین شما که ایقه با حوصله خاندید،،
محترمه توکه به خواندنش آفرینی دادی
هزار آفرین به ای زن که تمام جوانی خوده فدا کرد
کامنت اول لالا جان تشکر❤❤❤
خودم اول شدم فامیدی
@@jegarjan001 نی من شدم دروغ میگی
@@MeHr_DeLrOoBaههههههه جنگ ناخونک
@@MeHr_DeLrOoBa خودم شدیم فامیدی ناق ناق دروغ میگی مه شدممممم
@@jegarjan001 الی کتم جنگ میکنی میگم من اول شدم🥵🫠
سلام رامش جان نازنین . شکر جور و صحتمند استیند .🙏🙏🙏♥️♥️♥️♥️
بسیارزن ساده بودی
شما بانین که لالا جان قصه کنید
واقعا زندگیت برباد شد خواهرک . حیف ، حیف .💔💔💔💔
لالا رامش نمیدانم ای داستان بی سر و پا را کجا پیدا کردی هیچ هدفش معلوم نیست تمام داستان گله و شکایت است. بیخی دل مه تنگی گرفت از بس که گفت ننویم ایتو کرد خشویم ایتو گفتم ایورم نان نمی‌داد خواهرزادیم ما ره هند و ایران برد 💤😴. بعد از ده یا پانزده دقیقه شنیدنش خوابم گرفت خاموشش کردم.
Fjhh
غم خورده می‌داند خوشی کرده چه می‌داند، کم از این زنها در جوامع نداریم ک اینقد ظلم در حقشان شده فقط بخاطره سادگی یا ذات خوبی که دارن 😢
ای خدا روز بعد برادر ندارد غیر الله کسی به درد کسی نمیخورد
بسیار داستان خسته کن ویک نواخت
ای خانم بسیار ساده وبی عقل بود زندگی خودش واولادهایش را با دستان خودش خراب کرد
از دل گرم خود گپ نزن برادر محترم یک زن وقتی ازدواج میکنه تمام دنیا او شوهرش میشه به خاطر او هر چیز ره قبول میکنه اما ای شوهرش بود که زنده گی شه تباه کرد خداوند جزای شه بته
هیچ وقت قضاوت بیجا نکنین تا در موقعیت کسی که قرار دارد قرار نگرفتین
اگر یک دعا خیر کرده نمی تانین هیچ پیام نکنین لطفا شما هم یک انسان استین از انسانیت استفاده کنین اگر دارین
😢😢
زندگی ای خانم خیلی سخت پرمشقت بود هيچ ترقع در زندگی شان نبود 😢
همه دزد بوده الی خود همی خانم 😅 ، هر کس خانه اش میره میگه دزدی کد
❤❤❤
وقتی شوهرت خواست تو ازاد ارام زنده گی خاست مکرویان بری زنده گی کنی خودت مشکل به خود ساختی خود پس د غم ماندی هرگز دلسوزی بی معنا نکنید عاقبتش امی است
نی او فقط می گفت که برو اما عملی نمی کرد خودش همه فامیل خود را جم می کرد باز می گفت خانمم عزت تان را کرد
@@Username-d7r6yخودش گفت شوهرم گفتم نی مکرویان نمیرم اینجه میباشم
خداوند کمکت کنه خاله جان
خدا جان رحم کنه بالای همگی 😢
آمین
یاراااا هر چه دندان روی جگر میمانم که گپ نزنم نمیشه ، حالی در آن جنگ و سزا چرا تو عروسی بروی که باز میلرزیدین همگی تان 🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️
😂😂راستی میگی
ههههههههه
ولله گپ دلم را زدی
براستی که خیلی پر درد سر بوده
آمو خانم که داستان توره ده مارک شنید بیچاره گنگس کدی ده یک لحظه همه داستانت را گفتی
اول شدم
اگر روزی که پیسه زیاد زوان کده بود فدای فامیل ات نمیکدی و هوشیار میبودی ایطو نمیشد ای تو چقسم درس خواندی که ایطو کارها میکدی باید هوشت میگرفتی و هوشیار پیش میرفتی
دل شوهرت هم اژ خود بد کدی گناه شوهرت نیست از تو است اول خو روز اول تنها نمیماندی برود باز رفت دلش میگرفتی توبه اگر جای شوهرت میبودم همو وقت که خواهر زاده ات پیسه را خورده بود دگه پیسه روان نمیکدم
باز بدتر ازو که دوباره ام را ماندی خانه ات
زن ایورت ساده میگی اصلا اوهوشیار بوده تو ساده آرایش چی لست فکرت به شوهر اولاد پیسه و آینده ات میگرفتی
🤲🤲🤲☝️☝️😢😢😢
اولین داستان بود که باشنیدن چند دقه عصاب مه خراب کد و بند کدم
منگسک زیاد داشت خسته کننده بود اما فهمیده شد که زن مدیرت خوب نداشته در زندگی . بانوان محترمه لطفا کتاب مطالعه کنید تا با جامعه هماهنگ رشد کنید تشکر از رامش کند بیادر زاده ره بوس کو از طرف کاکایش
گزشته هر قسم بود تير كردي ولي اينده را متوجه باش كه بخير به ارزويت برسي
چی حال هست او خداجان 😢
این داستان بود یا سریال همه قسمتشه یکجا نشر کردین😇
سر راه این خواهر ماهم روشنی بیاید از تاریکی براید بخدا زیاد جگرم خون شد روحیه خودم هم چندانی خوب نیست این داستان را شنیدم بیخی جگرم خون شد بسیاررر سر روحیه ام تاسیر گذار بود 😔
این زن اصلا رفتار نرمال نداشت اگر یکم دستو پا داشت حتما زندگی بهتری داشت همان بار اول که آمده بود ایران برنمیگشت کابل
به خواهر زادی خود اعتماد نمیکرد هیچ وقت بخاطری خودش هم نی نباید بخاطری اولاد هایش ای کار ره نمیکرد از خواهرزاده دفاع کو و زنده گی‌خوده به باد بتی مچم امی زن های افغان چی وقت هوشیار میشن دلم بد میشه از دستی کار شان
سلام امروز خیلی داستان درناک بود شماخواهر عزیز خیلی دل رحم بودی که به همه خوبی میکردی کاش از ایران نمیرفتی بار اول ولی بازم خداروشکر که دوباره اومدی ایران دیگه بمون همینجا واز این به بعدسعی کن که زندگیتو بسازی خدا بهاته ❤❤❤وشما اقای رامش اگ لطف کنی بعضی از کلمه های داستان به فارسی ایرانی بگی خوبه من ازشنوندهای پرپا قرصت هستم ولی معنی بعضی حرفارو متوجه نمیشم مثلا مامایم یعنی چی
خوب شد ایوریش هم گم شد ، و خواهرکم راحت شد .🙏🙏🙏♥️♥️♥️♥️
سلام
و از شما دوستا خواهش میکنم پوست های منفی نکنین
پوست های منفی شما یک انسان ره میتانه از بالا به زمین بزنه
و پوست های مثبت شما یک انسان ره از زمین به بالاها میبره
پس کوشش کنین که در زنده گی یک انسان اولگوی خوب باشین
وی خوارک کاشکی هیچ عروسی نمیکدی 😅😅😅 هالی شیمه دل ماره بردی بیخی گشنه شدم
و ها ده حق اولاد هایت دعا کو دعای پدر و مادر در حق اولاد مثل دعا پیغمبر در حق امت های اوست
ان شاءالله که اولاد هایت خوشبخت شون صرف دعا کو برایشان مادر جان عزیز و درد دیده من
مرا هم در دعاهایت فراموش نکن
با مغدرت خانم از حقدر تجربه زندگی و بالای که سریش امده هنوز هم نمیفهمه چی کنه خودش ملامت بوده هرکی ازش استفاده کرده حالی باید عقل به سریش بیایه و به کسی اعتماد نکنه زندگی خوده با اولادها خود ادامه بته
با عرض معذرت اين خانم محترم از اول تكليف عصاب داشته
خانه ما ره خو مادرم با برادرایش سودا کدن و زار مرگ کدن😢
صبر خواهر جان مام به زودی ایران میایم خو دعا کن
هر زنی وقتی ازدواج میکنه باید بدانه ک از حق شوهر و اولاد خود برای دیگران خرج نکنه مخصوصا وقتی هیچکدام از آنها راضی نیستند واقعا هم شوهرت حق داشته ک ملامتت کنه او د کشور دیگر تک و تنها و غریب کار میکنه و زحمت میکشه تا اولادایش زندگی بهتری داشته باشن ن ک زنش فامیلای خوده ایسو و اوسو د هر کشور بگردانه و بره خاهرش لباس کنه یکم بفکر آینده اولادایش میبود چون شوهرش هم ک در کنارش نیست نباید سختی میکشیدند و نبود پدر برایشان زیاد دردناک میبود
Awl❤
خودم اول شدم دروغگویی
ای خوداستان نیست جنجال خانواده گیست توبه خسته شدم گوش کدم
دَ گذشته زیاد فکر نکن، ایقد با جزئیات گفتی به نظرم هرروز گذشتته مرور میکنی ،زندگی همین است نمیشه هرروز خوشی باشه
برادرم رامش جان هم در این باره هیچ چیز گفتنی نداشت
الله توبه توبه از اتور انسان های تومت چی و قضدی الهی خدواند از اتور انسان ها ادم دوررر داشته باشد و حسود خدا زده نباشند الهی امین الهی خداوند ما مسلمانان را از تومن ناق دور داشته باشد خدایا در هر حالتت شکر گزارم خدایا شکرت ولی از اتور مردم و اتور کار ها همه گی دور باشند و نکنن اتور اوف این داستان چقدر پر درد است اقدر مشکلات ره دیدین هیچ شوهر را دل سرت زنش نکند که بسیار سخت است بخدا جان اینه باور کنین قسمی لالا رامش گفته میره داستان را اوفف فکر میکنم خیر خدای نکرده خودم هم امتور استم او خدا جان از اتور کار ها ماره دور داشته باش الهی آمین ثم آمین مه حالی نامزاد استم ولی اتو. زندکی را میبینم و کمک هم میشنوم خفه میشم میگم خدایا تو دگه مشکلات ماره کل کن فکرم نارام میباشد میگم اتور نشه زندگی من در توانم نیست اقدرر سختی هاره ببینم دیدیم دگه این رقم نی و خدا نشان هم نته اوفف جگرم زیاد خون شد کاش این داستان را نمیشنیدم اوفف حالی د فکرم ذهنم همیش میباشد خواهر ها و برادر ها لطفا شکر گذار الله خود باشین در هر ان چیزی تا خداوند محربان تر شود بالای ما و سختی هاره از راه ما دور داشته باشد 😢😢🥺😔
رامش جان عزیزم عکس مقبولت را بگزار روی قصه های مقبولت صدای دلنشين داری چهره ات چطور است لطفا لطفا بگزار
پشت عکس نگرد. تنها صداست که می ماند 😁
ههههههه
❤❤❤❤❤❤
چقدر گدود بود گیچ شدم 😳
ننو و خشو
استان مطلقی زندگی من در خارج از کشور بوده
شمآ هم چی بود این داستان بود یا یک عمر خیله خندی
همه داستان زندگی در یک لزی در پارک بود بیشک😂😂😂😂دروغ شاخ دار
خیلی خسته کت بود پول ک زیاد هممین کارا ه میکنن بعد تم میده ک شوهر اورپا هست راون میکنه آخه کدام لوده اینا کاره میکنن
خواهر غلطی از خودت بود هر کس را مهمانی بتی در خانه جای بیتی تو باید در فکر خود و اولادت میشدی رفت و آمد از خود و خسران چی فایده بهر سر هرکس اعتماد کو شوهر خودرا در بدر تو کردی
💔💔💔😭😭
خودت شوق جنحال داشتی خاله جان چی بگویمت اول نباید با فامیل ایورت نمیبودی
در داستان گفته بود خانه از خودش بود خانه خود را کسی به کسی می دهد
رامش جان مانده شد با خواندن اینقدر جنجال.
خوهرک، همه درد معده و عضله گردن بخاطر دل اوی و غصه پیدا میشه.۹۰٪ امراض از انسان خودش پیدا میکند حتی سرطان خود ساخته است. تمامی جنجال زندگی ات این گفت و آن گفت است. این خیلی خوب شد که در ایرا تنها هستی، تمام مشکلات بخاطر میده گپی های اطرافیان است. وقتی دیگران فایده کم و زیان بیشتر دارد با انها قطع رابطه کرده صرف سلام و علیکم داشته باشید.
❤
با سواد بودی که دوپه میشدی🤦♀️
با سودا بود در داستان گفته بود که درس می روم ساده بود و همه را از خود فکر می کرد
بی عقل که با سواد است بی سواد ها نیست
چی بود این داستان بود یا سرگنسی بیخی مغزم هنگ کرد
خیلی داستان پر ماجرا بود زیاد خوشایند نبود آدم گیج میشه😐
ولا راست گفتی ههههه
هیچ چیز نفهميدم
Ma bikhi sarm gans shod bikhi yak raqam famil dga
🥲
خاله جان از خودت کرده دختر هوشیار بود
در این بد بختیت مقصر اول خودت دوم فامیل خودت است
داستان شما مه را به یاد دوران طفیت خودم انداخت چون ما پول دار بودیم فامیل مادرم همطور خانی ما میامدن گله میکردن پول بتی و مادرم تمام فکر اش به فامیل خود بود و دول میداد خدا را شکر مادرم زود فهمید پول دادن را قط کرد مگر زیاد خاطره بد داریم از فامیل مادریم
و خودت بد بخت شوی‌اول‌از دست فامیل‌خودت شدی وقت فهمیدی خواهر زاده تان پول را دزدی کرد باید با خواهرت قط رابته میکردی خسرانت راست میگفت فامیل تان دزد است
دل مه به دختر تان زیاد سوخت
خلاصه ای که مه برت میلیون بار آفرینی میتم که چنین زن ها حالی هم است که با نبودن شوهر اوقدر صبر حوصله وفاداری کرده مه که ای داستان ره شنیدم همرای خود گفتم حالی هم چنین زن ها پیدا میشه حالی زن های است اگر یک دو بار جنگ کنن راسن به مرد های دیگری رجوع میکنن آفرین به همت و شهامتت مه افتخار میکنم
ده ای دنیا آرزوی هیچ کسی براورده نشده او دنیا مهم است خداوند ده جنت جای ره برت نصیب بگردانه که غم های ای دنیایت هیچ به یادت نباشه آن شاءالله که خوشی های دنیا نصیبت
نه از برادر شانس داشته نه از برادر شوهر چرا باید خرج برادر شوهرت رو شوهرت بده آخه که زبونم درمیارن برات
اصلا فامیل خودت باید حقش میدادی چندین بار فامیل خودت سرت چقه فریب کاری کرد باید حق خواهرت خواهر زادیت میدادی هیچ مقصر کسی نیست جز خاموشی خودت