درود بر شما, به نظر من روش پدیدار شناسی در همه عرصه و امور بازخورد خوبی نداشته باشد! چرا که اگر من به عنوان یک پدیدارشناس، بخواهم پدیده بنام اعتیاد به مواد مخدر را پدیدارشناسی کنم، آیا باید اعتیاد به مواد را شخصا تجربه کنم تا بتوانم تفسیری از توصیف، آنچه که بنام پدیدهای بنام اعتیاد به مواد مخدر را داشته باشم درست و منطقی به نظر میرسد و یا آینکه من پدیدارشناس، تجربیات دیگران را بطوری که خود آن پدیده را تجربه نکردم توصیف و تفسیر کنم؟! آیا من بطور مستقیم و با تجربیات آگاهانه با پدیده بنام مواد مخدر روبرو شده ام! هم مهین عزیز اگر تفکر و سخنان من اشتباه است مرا را یاری و آگاه کنید. با سپاس فراوان از شما هم مهین عزیز❤
درود بر شما، به چه نکته خوبی اشاره فرمودید. زنده باد. هدف پدیدارشناسی شناخت آگاهی از یک پدیده است آن گونه که بر ما پدیدار میشود. این شناخت ممکن است باواسطه یا بیواسطه باشد. اما کیفیت آن بیش از آنکه به نوع ارتباط با پدیده وابسته باشد، به میزان توصیف، تامل و تفسیر آن وابسته است. در مثال اعتیاد، فرد معتاد گرچه تجربه بیواسطه و مستقیم از این پدیده دارد، اما چه بسا نخواهد با جزئیات این تجربه را توصیف و تحلیل پدیدارشناختی کند. مگر این که به این موضوع علاقهمند باشد و تصمیم بگیرد با لنز پدیدارشناسی به تجربه زیسته خود بنگرد و بر آن تامل کند. در مقابل محققی که در این زمینه تحقیق کرده و با دهها و صدها فرد گرفتار به اعتیاد مصاحبه کرده و روایت آنها را شنیده است، میتواند این پدیده را توصیف و تحلیل کند. بنابراین داشتن تجربه زیسته بیواسطه برای پدیدارشناسی کافی نیست و ضرورت ندارد. مهم این است که با لنز پدیدارشناسی به آن بنگریم.
Perfect
واقعا عالی سپاسگزارم و چه حیف اینقدر ما اطلاعاتمون کم هست 🙏🏻🙏🏻🌹🌹❤️❤️❤️❤️❤️❤️
درود و سپاس❤
عشق و نور هستید 🌹💖
درود و سپاس فراوان از لطف و محبت شما
درود بر شما, به نظر من روش پدیدار شناسی در همه عرصه و امور بازخورد خوبی نداشته باشد! چرا که اگر من به عنوان یک پدیدارشناس، بخواهم پدیده بنام اعتیاد به مواد مخدر را پدیدارشناسی کنم، آیا باید اعتیاد به مواد را شخصا تجربه کنم تا بتوانم تفسیری از توصیف، آنچه که بنام پدیدهای بنام اعتیاد به مواد مخدر را داشته باشم درست و منطقی به نظر میرسد و یا آینکه من پدیدارشناس، تجربیات دیگران را بطوری که خود آن پدیده را تجربه نکردم توصیف و تفسیر کنم؟! آیا من بطور مستقیم و با تجربیات آگاهانه با پدیده بنام مواد مخدر روبرو شده ام! هم مهین عزیز اگر تفکر و سخنان من اشتباه است مرا را یاری و آگاه کنید. با سپاس فراوان از شما هم مهین عزیز❤
درود بر شما، به چه نکته خوبی اشاره فرمودید. زنده باد. هدف پدیدارشناسی شناخت آگاهی از یک پدیده است آن گونه که بر ما پدیدار میشود. این شناخت ممکن است باواسطه یا بیواسطه باشد. اما کیفیت آن بیش از آنکه به نوع ارتباط با پدیده وابسته باشد، به میزان توصیف، تامل و تفسیر آن وابسته است. در مثال اعتیاد، فرد معتاد گرچه تجربه بیواسطه و مستقیم از این پدیده دارد، اما چه بسا نخواهد با جزئیات این تجربه را توصیف و تحلیل پدیدارشناختی کند. مگر این که به این موضوع علاقهمند باشد و تصمیم بگیرد با لنز پدیدارشناسی به تجربه زیسته خود بنگرد و بر آن تامل کند. در مقابل محققی که در این زمینه تحقیق کرده و با دهها و صدها فرد گرفتار به اعتیاد مصاحبه کرده و روایت آنها را شنیده است، میتواند این پدیده را توصیف و تحلیل کند. بنابراین داشتن تجربه زیسته بیواسطه برای پدیدارشناسی کافی نیست و ضرورت ندارد. مهم این است که با لنز پدیدارشناسی به آن بنگریم.