داستان دلم میخواست مادر شوهرمو خفه کنم ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی
ฝัง
- เผยแพร่เมื่อ 11 ก.ย. 2024
- سلام دوستای عزیزم امروز با داستان دلم میخواست مادر شوهرمو خفه کنم ، که تک قسمتی هم هست در خدمتتون هستم که واقعا ارزش شنیدن داره ، پیشنهاد میکنم از این پادکست و ولاگ فارسی حتما دیدن کنید❤️
.
.
دوست های خوشگلم ممنون میشم اگر از ویدیو خوشتون اومد ویدیو رو لایک کنید و نظراتتونو برام کامنت بزارید و اگر دوست دارید هر وقت ویدیو میزارم متوجه بشید رو لینک زیر بزنید 👇 و سابسکرایبم کنید ☺️ و بعد از زدن گزینه سابسکرایب زنگوله کنارشم بزنید و گزینه همه رو فعال کنید 😍 👇
/ @roozmareginarges
از کانال آشپزی هم دیدن کنید دوستان 👇👇👇
/ nargesghasemi
لیست داستان های جذاب و پربازدید که پیشنهاد میکنم حتما نگاه کنید دوستای گلم 👇👇👇
داستان مادربزرگم :
• داستان مادربزرگم
داستان ترسناک و واقعی زندگی لعیا :
• داستان ترسناک و واقعی ...
داستان واقعی شهلا :
• داستان واقعی شهلا
داستان های کوتاه و تک قسمتی :
• داستان های کوتاه و تک ...
داستان واقعی زیور خانوم :
• داستان واقعی زیور خانوم
#داستان
#داستان_واقعی
#پادکست
#ولاگ
#ولاگ_روزانه
#ولاگ_ايراني
داستان
داستان های فارسی
داستان های فارسی جدید
داستان ترسناک
داستان ترسناک واقعی
داستان ترسناک واقعی جن
داستان ترسناک واقعی کوتاه ایرانی
داستان صوتی
داستان صوتی ایرانی
داستانهای صوتی ایرانی
داستان واقعی
داستان واقعی ایرانی
پادکست
پادکست فارسی
پادکست فارسی تاریخی
پادکست فارسی عاشقانه
پادکست فارسی کتاب صوتی
پادکست ایرانی
قصه های فارسی
قصه های عاشقانه
قصه های عاشقانه واقعی
قصه های ترسناک
قصه های ترسناک واقعی
قصه های غمگین
داستان های غمگین عاشقانه و گریه دار
داستان های عاشقانه غمگین واقعی جدید
داستان های زیبا و آموزنده
داستان های زیبا و با مفهوم
![[Live] : ONE 168 วันนี้!! "โจนาธาน vs ซุปเปอร์เล็ก"](http://i.ytimg.com/vi/0jIN65KgJsI/mqdefault.jpg)
اینم لینک داستان آه کشید ... !! 👇
th-cam.com/video/Ac3b3cdldGk/w-d-xo.html
نرگس خانم داستان گویی تون بیشتر به دل مینشینه و من مشتاق تر هستم و با احترام خیلی تمایلی به قسمت روزمرگی های شما ندارم .شاد باشید .
سلامت باشید❤
منم
ولاگ ها نگاه نمیکنم
وای چه داستان زیبا و شنیدنی بود. ممنون از فرستنده داستان. خواهرتون اکرم واقعا انسانیت رو به کمال رسوندن.
چقدر خوبه داستانا زیاد بشه. عاااالی👏👏👏
سلام نرگس جون خواهش میکنم هرروز داستان بزارید چون سرگذشتهایی که شما میزارین یه چیزه دیگست ولاگ کمتر بزارین داستان بیشتر باشه چون واقعا لذتبخشه شنیدن سرگدشتهای شما بانو❤
😊🙏🏻💋
سکینه با مرد جارو درست کن ازدواج کرد؟نفهمیدم
@@LavinNazarl-pm2jk بله عزیزم
نرگس جان ممنونم ازت .اما دوست دارم یه نکته ای رو بگم در مورد اینکه میگین مردم باید چه جوری کامنت بزارن.من خودم تا الان کامنت بد برای کسی نذاشتم. اما اینو نمیشه نادیده گرفت که یوتیوب یه پلتفرم آزاد هست و کسانی که ویدیویی رو میبینن می‌توان ازادانه نظرشون بگن و این حق اونا هست.اگر کسی دل نازک هست نباید سرگذشت بفرسته مگر اینکه جنبه عمومی کردن سرگذشتش رو داشته باشه.به هر حال اینجا همه جور طرز فکری هست و همه این حقشونه که نظر شخصیشونو بنویسن مگر اینکه شما کامنت ها رو ببندین.ولی اگر کامنت باز هست نه شما دوست عزیزم و نه کسی دیگه حق نداره برای کامنت گذار تعیین تکلیف کنه.کسی از کسی عاقل تر نیست اینجا.بهتره ظرفیت خودمون و جامعه رو بالا ببریم که قدرت مواجه با نظر مخالف رو داشته باشیم.با درود فراوان عزیز دل 😊
عزیزم منم موافقم که همه نظر خودشون رو دارن و هزارن مخاطب با هزارن اخلاق و نظرهای مختلف هستن...من نود و نه درصد داستان هایی که شنیدم متاسفانه خیلی غمگین بودن....و نمی‌دونم یک فرد که تونسته اونهمه سختی رو تحمل کنه چرا از نظرات افرادی که اصلا نمیدونه کی هست اینقدر ناراحت میشن..نرگس بانوی نازنین هم فقط بخاطره پیام های متعدد افرادی ک ناراحت میشن از نظرات مجبور میشه که یاداوری کنه که کامنت های انتقادی نداریم ولی قصد شون تعیین تکلیف نیست وگرنه می‌تونه کامنت های مخالف رو پاک کنن... مشکل از بی جنبه بودنه فرستادگانه داستان هستش که نمیتونن قبول کنن وقتی داستانی رو با هزاران نفر شِر میکنن باید باید باید تحمل شنیدنه هزاران نظر مختلف رو داشته باشن و اینقدر❤ نرگس بانو ❤ رو تحت فشار نذارن😊❤
👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼
دقیقان شما وقتی زندگیتو در معرض مردم میگذارید باید قبول کنند که کامنتها ممکنه توهین آمیز باشه یا هرکسی آزاده هرچی دلش میخواد بگذاره!!!دیدها وبرداشتها فرق میکنه!!!!!ممنوع نیست اینطور که نرگس جان می‌فرمایند
بله دقیقا درسته.متاسفانه ما آدم ها فقط میخواهیم نظرات موافق را بشنویم و تایید بشیم ولی گاهی وقت ها روایت کننده های این داستان ها واقعا مرتکب اشتباه شدند و باید بهشون گفته بشه.اگر نه که چرا داستانشون را برای همه تعریف کردند به نظرم جنبه ی نقد پذیری صاحبان داستان ها باید بالا بره ..با توهین موافق نیستم ولی نظرات مخالف هم باید شنیده بشه.نمیشه‌که هر اشتباهی را تایید کرد و گفت باریکلا
دقیقا
انتقاد پذیر ی یعنی همین
میگن قضاوت ممنوع کامنت سرزنش و منفی ممنوع یعنی فقط باید از ایشون و کسی که داستان رو فرستاده تشکر و تقدیر کرد
سلام در مورد پیشنهادتون که گفتین تعدادداستا نها را بیشتر کنید بنظر من بیشتر دوستان استقبال میکنند چون تعداد کسانی داستان های شما راگوش میدهند زیادن من برشخصه اگر روزی چند داستان گوش کنم بازم کمه پیشنهاد من اینه که چون شما صداتون خوبه ازویدیو گرفتن از زندگیتون کم کنید بجاش به داستانها اضافه کنید حتی کاش خواهرتونم چون صدای خوبی دارن داستان میگفتن
❤
😊ممنون از پیشنهادتون❤
🙏🙏🤲🤞😇👍👍🌸🌺
صداتون عالیه
لحنتون عالیه
به هییییچ قشری توهین نمیکنین
خیلی آرومو متین ...
خیلی داستان خوب و آموزنده ی بود. چقد اکرم مهربون بود
ممنون نرگس جلن ❤❤❤❤❤ خیلی خوب میشه داستان ها رو بیشتر کنی فکر کنم همه عزیزان هم راضی باشن 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
سلام خوب هستید اره داستانها زیاد بشه بهتره کاش هر روز بود
الهی اون خانم مادر آقا رحیم خدا خودش ازش نگذره❤❤سکینه جانم چقدر برای شما گریه کردم عزیزم❤❤نرگس نازنینم ممنونم❤❤
سلام چه خبر خوبی که روزهای داستان قراره بیشتر بشه
یعنی بیشتر میبینمت ، واقعا هم انقدر شیوا روایت میکنی که من هیچ کانالی به دلم نمیشینه جز صدا و نوع روایتت ، خوشحالی امروزم هم جور شد 🥰🥰🥰✅️🌀
عزیزمید😍🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻💋💋💋
@@roozmareginargesمن همه داستانهاتون رو ميشنوم و چند ماهي ميشه كه با صفحه تون آشنا شده ام
وقتي هم داستان جديد نباشه ميرم و از داستانهاي قديمي تون ميشنوم و از داستان مادو بزرگ شروع كردم ميام رو به جديد ها
و اين روزها به داستان مهرانگيز رسيدم و انرا ديشب تمام كردم متوجه شدم كه داستان مهر انگيز و اين داستان يكيست همه انفاقات يكسيت كه داستان مهرانگيز از زبان خواهر بزرگتر بيان شده و اين داستان از زبان خواهر خورد كه اسمش در داستان مهرانگيز پروانه بود اينجا پروانه نام برادر بزرگش رو مجيد گفته و مهرانگيز حبيب گفته بود
و مهر انگيز از زندان رفتن برادر بزرگش چيزي نگفته بود كه اينجا ذكر شده
خودتون يكبار چك كنيد متوجه ميشيد
خدا كنه كامنت من رو بخونيد
خيلي دوستتون دارم ❤
خدارحمت کنه همه پدرومادرهایه آسمانی رو چقدرحق الناس توزندگی مهمه
دستون درد نکنه،این داستان پند خیلی خوبی هست برای کسانی که حق ونا حق میکنند
اینجاست که به کارما واقعا ایمان آوردم. هر کس مال مردم رو بخوره، به بدبختی میوفته.
الهی بدترین ها واسه پول خورها رقم بخوره
زندگیم نابود شد
آزردن دیگران و حق و نا حق کردن و قدر نشناسی انسان را دور می کند از انسانیت و حق گرفتنی ست حتی اگر زورت به ظالم نرسد می شود
ظلم ظالم محال است به ظالم نرسد
ناله پیش از هدف از تیر کمان می خیزد
بیشتر اوقات نمیشه حق رو گرفت متاسفانه
مرسی از این فرستادن این سرگذشت ، ولی خیلی دردناک بود برای مادر بخصوص! 😢
سلام ودرود نرگس جون عزیزم مثل همیشه فوق العاده عالییییی روایت کردید ممنونم از زحماتتون و ویدئوهای بسیار خوب و آموزنده تون پایدار باشید انشالله گلم ❤❤❤❤❤👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻😘😘😘😘😘🌹🌹🌹🌹🌹🌹👌🙏🙋♀️
لطف دارید ممنون ❤
وای چقدر دلم واسه اون خاله و پسر خاله سوخت 😢😢😢😢
دستت درد نکنه عزیزم و تشکر میکنم از فرستنده داستان .❤❤❤❤❤❤
چقدر خوب داستانها زیاده روزها زیاد میشه
امان از حق الناس😢
سلام نرگس خانوم عزیز، چ خوب ک تعداد روزهای داستانهامیخواد بیشتر بشه😍😍😍
ممنون از روایت سرگذشت با بیان شیوا ورسا وبه دلنشسته تان ❤
❤❤❤
یعنی من بیشتر از خود داستان عاشق فن بیانتون هستم و این حس رو به من میده که شما بسیار فهمیده و مهربون هستین
لطف دارید❤
با درود نرگس بانوی گرامی
بسیار بسیار آموزنده و دردناک
امیدوارم همه تجربه و درس عبرت بشه .
با سپاس
نرگس جان بابت پیشنهاد بیشتر شدن روزهای داستان کاملاااااااا موافقیم 😍
و پیشاپیش ممنون
چون قطعا زحمتتون بیشتر میشه
در مورد این سرگذشت هم باید بگم حق الناس واقعاااا مهمه و تنها چیزیه که خود خدا هم گفته این مورد از جانب من سزاش نیست و فقط باید خود طرف و راضی کنید
چه بهتر جوری زندگی کنیم هیییییچ حق الناسی گردنمون نباشه
مرسی از فرستنده داستان ❤ داستان قشنگی بود .
سلام نرگس جان ممنون از زحمتی که میکشبن
داستان غم انگیزی بود
عالی بودید خسته نباشید
چقد آقا رحیم مهربون و باحال بودن وقتی دروغکی همسرش رو میزد بعد میخندیدن😂
کاش انقدر که شما میگید باحال نبود اما همسرشو باور داشت
متاسفانه بیشتر موقع ها با خانواده همسر زندگی کردن .خیلی دچار مشگلات میشه .من خودم تجربه دارم خیلی اذیت شدم از دست خواهر شوهرم خاطره خوبی ازش ندارم ا😢
چقدر درناک بود چقدر برادرتون کلاه برداربوده اصلا کار خوبی نیست حق یتیم خوردن منم یک خاطره تلخ دارم از مال یتیم خوردن از عموم که شهید شده بود شش تا بچه کوچیک وزن جوان داشت عموی دیگرم پولهای انهارا گرفت وخرج کرد چنان بلای سرش آمد که بچه های خودش یتیم شد ودر سن جوانی سکته کرد فلج شد نه زنش ونه بچه هاش دوا درمانش نکردن تا بعد از مدت کوتاهی دوباره سکته کرد ومرد خلاصه خیری ندید ولی پسرهای عموم که سنی نداشتن بسیار بچه های خوب بار آمدن چون سختی کشیده بودن کاری مهربان باگذشت که همه فامیل ازشون راضی بود وقتی بزرگ شدن درسن بیست سالگی همه فامیهارا دعوت کردن به خونشون زندگیشون از همه فامیل بهتر بود یک جوری میخواست بفهمونن مارا در کودکی بدون پدر رها کردین حالا ببینید به کجا رسیدیم
ممنون نرگس جان عزیز
با کنال میل منتظر بیشتر شدن روزای داستان هستم ❤️❤️🌺🌺🙏🙏
❤
عالی میشه موفق باشین
و با تشکر فراوان از فرستنده ی این داستان بسیار زیبا و آموزنده ممنونم که سرگذشت خودتون را با ما به اشتراک گذاشتید دوست عزیز موفق باشید انشالله ❤❤❤❤❤💐💐💐💐💐💐👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👌🙋♀️
نرگس خانم به نظرم اگه امکان داره هر روز داستان بزارید یکی از چیزاایی که فکر منو درگیر نمی کنه این داستاهاست ممنون میشم خیلی لطف میکنید
سلام به راوی عزیزم نرگس جون .چقدرررر داستان آموزنده ای بود .ممنونم از شما نرگس جون👍👍😍😍💜
❤❤❤❤
خداوند همه مارا در راه راست هدایت کند ان شاءالله به این بنده خدا عاقبت بخیر شوند و پدرومادر بیامرزد آن شاءالله
سلام داستان های شما را خیلی دوست دارم از این طرف دنیا شما وطن را برای من باز سازی می کنید .
با صدای گرم شما هر شب به خواب می‌روم آینده باشید
ماکه خوشحال میشیم تعداد روزهای داستان زیاد میشه....زحمت شما زیاد میشه .خدا قوت نرگس جون ❤
بسیار اموزنده بود خوب نیست خواهر برادر به هم زرنگی بکنند هر کسی حق خودش را لازم دارد و اگر دلش خاصت می بخشت وبخدا دست دزدی و زرنگی دود میکند می‌رود هوا
تهمت و پایمال کردن حق الناس خیلی گناهان بزرگین.
و آدمها کارمای کارهای بدشون رو پس میدن،به خاطر همین میگن وقتی کسی بدی و ظلمی در حقت میکنه نفرینش نکن و بسپرش دست خدا که خدا بزرگترین انتقام گیرنده هاست.
منم از خدا می خوام انتقام منو از کسی که قلبمو به بدترین شکل ممکن شکسته بگیره،حسبی الله و نعم الوکیل…🙏🏻
عالی بود❤❤❤❤❤ممنونم
Great job ❤❤❤❤
چرا حرفی از آقا رحیم نبود و سرگذشت ایشون گفته نشد
سلام نرگس جون بیشتر کنید روزهای داستان❤
سلام نرگس جان . شما هر روز هفته رو هم تعریف کنید بازم برای ما کمه چون خیلی خوب و دلنشین و با آرامش تعریف میکنی 😍😍
سلام نرگس خانم گل و نازنین. من که خیلی خوشحال میشم بیشتر داستان بذارید 👍❤⚘🤲
منم از پیشنهاد شما استقبال میکنم .ممنون و سپاسگزارم🙏🌹
نرگس جون عزیزم خیلی ممنون مثل همیشه عالیییییی ❤
نرگس خانم از شما متشکرم برنامه شما خیلی دل نشین ٫ وخودتون هم قشنگ بیان میکنید زنده باشید خیلی زحمت می کشید پایدار باشید
❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🤲🤲🤲🤲🙏🙏🙏🙏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
لطف دارید گلم ❤
ممنون نرگس عزیز مثل همیشه عالی
سلام نرگس جًن خسته نباشى عزيزم مرسى داستان زيباى بود واقعا اموزنده بود. نرگس جون داستها را زياد كنيد بى زحمت. ممنون ميشم موفق باشى گلم ❤❤❤❤
سلامت باشید عزیزم ❤
درودنرگس جان ،،،،حالادوباره من پی ام میزارم ناراحت میشن،،،،،اگه ی کتکی که من زدم به اون سلیته میزداینطوری نمیکرد،،،میتمرگیدسرجاش چقدراخلاقش مثل مادرشوهرمن بوده😢😢😢😢😢
داستان غم انگیزی بود😔
خدا از حق خودش می‌گذره ولی از حق‌و‌ناس نه. کاش شما هم هر جور شده اون حق برادرت رو بدی تا حقی به گردنت نباشه.
چقدر جالب بود
سلام نرگس جون خسته نباشید خواهش میکنم هر روز داستان بزارید صداتون خیلی صمیمی و دلنشینه ممنون 🙏🙏🙏🌹🌹🌹💚❤️😍😘🥰
ب یک قضاوت اشتباه و تهمت ...ن تنها زندگی و خوشبختی یه دختر جوان و بیگناه نابود شد ، بلکه در ادامه اشتباه پشت اشتباه و بی عدالتی ... امان از کارما و طبیعت ، امان از دل شکسته ، واقعاً امیدوارم خداوند هیچ گاه مارو از انسانیت و مرام و مردصفتی دورمون نکنه ... و همیشه بخاطر داشته باشیم که یه جا بالاخره باید جواب خوبی ها و بدی هامون و بدیم دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نه ... کاش هیچ وقت واسه ی هیچ بشری زود دیر نشه 😢❤ از شما دوست گرامی و بزرگوار هم بسیار تا بسیار سپاسگزارم بابت داستان سرایی بسیار زیبا و با حوصله و صدای دلنشینتون ، بابت زحماتتون ممنون عزیزم ، پایدار و مانا باشید 🙏🕊️🌱❤️🌹
سلامت باشید❤
سلام وركس خانم عزيز شما بسيار زيبا و بالشخصيات هستيد و لانوى باسليقه ودر استغنى هستيد كه من وقتى در ايران بودم ميكفتم وقتى من مردم منو تو شمال دفن كنيد انشاالله كه خود شما و خانواده محترمون سلامت و موفق باشيد و براى ما اورگان دور از وطن دعاكنيد كه عمرمن قد بده كه بتونم به وطن ازاد برگردم برقرار باشيد خانم محترم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
چقدر خوبه اگه هرروز داستان باشه😊
پاینده باشید *
نرگس بانو سر گذشت رحیم چی شد؟ازش خبر دارند؟
ایول عالیه توروخدا هرروز داستان بگو برامون.
چقدر خوبه تعداد داستان ها زیاد بشه. زحمت شما بیشتر می شه اما برای ما مفید است. در مورد داستان چقدر این خانم صادقانه داستان زندگی اش را تعریف کرد. خوبه گاهی نظری بدیم شاید برای دیگران یادگیری داشته باشه. زندگی مادر این خانم سراسر اشتباه بوده. تصمیم اشتباه برای ازدواج .... آوردن این همه بچه بدون مسئولیت ... بی درایتی ... فقط تصمیم آخر زندگی اش اشتباه نبوده که .... از اول سنگ بنا را اشتباه گذاشته .
سلام بانو چقدر خوشحال میشیم اگر هر روز داستان بزارید ❤
بی شک حق بچه یتیم خوردن تاوان داره
حق کسی خوردن میشه چوب خدا بی صدا میخوره ب ادم
حتما سر همه ما بلاهایی امده
اما شما ها هم خیلی بی برنامه بودید
گنج قارون هم داشته باشی
بدون برنامه باشی اونم ب باد میره
الهی خدا پدر مادرتون رحمت کنه
خدا شمارو حفظ کنه
وای باورم نمیشه که قراره داستانا هر روز بشه خیلی عالیه🥹
ممنونم عزیزم برقرار باشی ❤❤❤
ممنون از نرگس جون.
وسط داستان گنگ شد یه جوری شد
نرگس جان فکر میکنم دو تا داستان متفاوت گذاشتید ب اشتباه
از مکافات عمل غافل مشو…
عزیزم داستان زندگی مادرشون هست دو‌تا ازدواج داشتن
عالی میشه دیگه انتظارت رو نمیکشم انگاریه چیز گم گردم وقتی داستان میاد بالا دیگه همه چیز رو ف آموزش میکنم عزیزم❤❤❤❤
عزیزمممم😍😍😍💋
سلام نرگس جون خسته نباشی عزیزم چقدر غم انگیز این خانم چقدر دلم سوخت بنده خدا 😔😔🙏🙏🙏🙏
چقدر سخته گذراندن روزهای سخت زندگی و جه زود ادما میان و میرن یه روز هست تو اوج جوونی یه روزیم تنها و پیر و مریض فقط زحمت سختی غصه نگرانی خدایااا حکمت افرینش انسان و زندگی سخت یه سری ادما 😢😢
گاهی وقتها پیش خودم فکر می کنم اون‌خواهر و برادرهایی که حق خواهر و یا برادرشونو می خورند چگونه زندگی می کنند؟! والا مال من که حقمو خوردند خیلی هم عالی دارند زندگی می کپند عین خیالشون هم نیست چه بلاهایی بر سر من تو غربت میاد😢 روزی نیست که آه نکشم! بالاخره این « آه ها» یک روزیی یک جایی دامن شان را می گیرد. حالا چه اعتقاد داشته باشند به قانون کارما چه نداشته باشند
نرگس خانم خیلی ممنون خسته نباشید واقعا عالی بود
کاش همه بفهمن خوردن مال دیگران به ناحق ، عاقبت خوبی نداره. ولی خوب از طرف دیگه میبینم کسانی که تو فامیل ما که حق ما رو خوردن و کاری نمیتونستیم بکنیم ، دارن خیلی خوش و خرم زندگی میکنن
Salam Narges Joun
Thank you for the nice story 🙏❤️
تشکر فراوان
خیلی آموزنده بود❤️❤️❤️❤️
Lovely sound ❤❤
ممنون از فرستنده داستان..مشابه این مورد را به من بچشم دیدم.پدر دوستم که بعنوان پسر بزرگ پدرشون،مسوول تقسیم اموال میشن،حق خواهرهای ناتنی خودشون رو ندادن..بعد از بیست سال که همش درگیر مشکلات بیماری،و مشکلات بچه هاشون بودن،به ی استاد علوم غریبه مراجعه کردن،ایشون بهشون گفته بود،شما حق دیگران داخل زندگیتونه،و اونا گذشت نکردن ازین مورد.تا زمانیکه حق اون هارو از مالتون ندید،مشکلاتتون تموم نمیشه.اکرم خانم عاقلانه زندگیشونو پاک کردن ..
خیلی داستان شنیدنی بود
ممنون نرگس جان❤❤❤
Салом Наргисҷун ман аз Тоҷикистон хело достонҳои Шуморо гуш мекунам ва интизори рузҳои достон ҳастам ва хело хурсанд шудам аз пешниҳоди зиёд кардани рузҳои достон хело мамнун Шумо тавре достонҳоро мегуед ки хайёлан онҳоро тасавур мекунам вале достони имруза ба хайлам такрор монанд аз тарафи духтари калонии ин оийла гуфта будед агар хато карда бошам бахшиши зиёд хело мамнун❤❤❤❤❤❤
🙏🏻😍💋
داستان خوبی بود 👏👌👌
Khili AMOZANDE BOOD DASTETON DARD NAKONE ❤❤❤❤❤
درودوسپاس نرگس بانو چقدر قشنگ تعریف میکنید ادم لذت میبره سلامت باشین❤❤❤
❤❤
بسیار عالی ممنون از فرستنده سرگذشت . درسی که از این سرگذشت میگیریم اینکه حق الناس خوردنی نیست باید پس بدی. خداوند مادر گرامی این سرگذشت رو بیامرزه ولی ای کاش مادرشوهرشرو حلال نمیکرد . ولی شاید منم جای سکینه خانم بودم حلالش میکردم.
ممنونم نرگس جون 😘
❤
باسلام وای خدا ی من چه مادر شوهرهایی پیدا میشن خدا مادر شوهرم رو رحمت کنه یک فرشته به نمام معنی بود روزی که به رحمت خدا رفت من بی مادر شدم اینقدر خانم ومهربان بود که بیست سال توی یک خونه زندگی کردیم با وجودی که من خونه ی بزرگ‌چهار خوابه ویلایی داشتم ولی به خاطر مادر شوهرم توی یک خونه ی دو طبقه ی که هر طبقه نود متر بود با عشق وعلاقه زندگی کردم من از گل نازکترازش نشنیدم الان دوسال شده فوت کرده هرروز واسش یس ورحمن واقعه رو می خونم
روحشون شاد
چه اسم قشنگی داری زمرد جان 😊
🙏😘💕
ممنونم عزیزم شما لطف داری❤
روحشون شاد🙏🏻
گویشتون عالیه
هر روز داستان بذارین❤
شما وسط داستان ایشون پیشنهاد دادید زیاد کنید داستان هارو الان همه دارن کامنت میزارن زیاد کنید و اینا هیچکس نتیجه ای برای فرستنده داستان نزاشت😢
نرگس خانم جان من همیشه برنامه هارو تماشا میکنم وقته هارو گوش میدم ولی یک عرض ادبی دارم که بله توهین خوب نیست کار بسیار زشتیه ولی باید بشه عقدمون بگیم!!نمیشه همش تعریف کرد وبه به وچهه چهه کرد به چیزی که خوب نیست این دیگه دروغ وچابلوسی میشه.!!!!چرا ما ایرانی‌ها مشکل داریم با حقیقتو شنیدن؟؟؟؟..کسی که زنگیشو در معرض یوتوپ قرار میده دیگه نیاید ناراحت بشه از قضاوت.من شخصان از دروغ والکی تعریف کردن از اشخاص را دوست ندارم وحتی از عزیزان خودم هم الکی تعریف نمیکنم!!!!!!امجبورم قصه ها رو دیگه گوش نکنم!!!!!
ممنون نرگس جان بابت داستانهای زیبا وآموزندتونه همیشه در❤ ماجا دارید
ممنون از همراهیتون❤
سلام عزیزم میخواستم بدونم من چطور باید داستان زندگیمو برای شما ارسال کنم مرسی از شما
منکه عاشقه حرف زدنهای شما (قرص آرامبخش من) و مادره ماااهتون هستم🥰♥️♥️ داستان بیشتر ریلکسیشنِ بیشتر👍🏻🌺
عزیزممممم😍😍😍🙏🏻💋
یک داستان دیگه قبلا تعریف کردین خیلی شبیه این بود
هر روز بزار عالیه
فکر می کنم این داستان تکراری بود قبلا از همین کانال و از شما شنیده بودم منتها با یکسری تغییرات کوچولو.
طفلکی بچه... چقدر سخت زندگی کردن