ساعت تجربه
ساعت تجربه
  • 35
  • 12 821
توی گوشی پدرم چیزایی پیدا کردم که میتونست باعث طلاق پدر و مادرم بشه...
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده.
میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل:
ec.recive@gmail.com
ارسال کنید.
اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین.
داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داستان عاشقانه ، مشاوره ، تجربه ، ساعت تجربه ، داستان های فارسی ، داستان واقعی پادکست ، داستان انگیزشی ، داستان شبانه ، پادکست صوتی .
#داستان_واقعی #پادکست_فارسی #داستان_فارسی
มุมมอง: 108

วีดีโอ

( داستان واقعی ) پشت در گیر کرده بودم. اونم تو محله ای که هیچکس جرات بیرون اومدن تو شبو نداشت...
มุมมอง 5447 ชั่วโมงที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )مجبور شدم یروز بجای پدرم برم مغازش کار کنم ولی نمیدونستم قراره بدترین روز زندگیم شه
มุมมอง 46014 ชั่วโมงที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )نمیتونستم چهرشو ببینم ولی از نفس زدنش فهمیدم اون کیه و باعث شد لرزه به جونم بیوفته..
มุมมอง 98816 ชั่วโมงที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )به دانشجو هام سختگیری بی دلیل میکردم که مجبور شن برای نمره با من...
มุมมอง 24219 ชั่วโมงที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )در ازای پول، همسر صیغهای میشدم تا اینکه عاشق پسری شدم که قبلا با پدرش...
มุมมอง 30321 ชั่วโมงที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )نامزدم وقتی که از سربازی برگشت دیگه مثل قبل نبود و به من توجهی نشون نمیداد، بجاش...
มุมมอง 350วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )خانوادم منو مجبور کردن که با یه مرد پولدار مسن ازدواج کنم ولی اونا خبر نداشتن که اون
มุมมอง 60วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )تنها کارمند زن اون اداره بودم و خوب میدونستم که اونا چی تو فکرشونه منم از قصد...
มุมมอง 175วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )قبول کردم که برادر کوچکترم کنارم بخوابه ولی نمیدونستم که اون قصد داره...
มุมมอง 1.6K14 วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )عاشق زن همکارم شدم و همکارم هم عاشق همسر من شده بود و ما تصمیم گرفتیم یروز...
มุมมอง 2.3K14 วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )یک سال و نیم سربازی بودم و زنمو ندیده بودم ولی وقتی برگشتم خونه دیدم که حامله شده...
มุมมอง 33314 วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )دخترم مدام از شوهرش موقع رابطه تعریف میکرد منم دلم خواست تجربش کنم و ...
มุมมอง 87114 วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )شوهرم یواشکی ازمون موقع رابطه فیلم میگرفت و توی اینترنت میزاشت...
มุมมอง 25214 วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )زیر بالشم یه کاغذ طلسم پیدا کردم که اسم پدرم و من روش بود و پدرمم از فرداش مدام...
มุมมอง 28814 วันที่ผ่านมา
داستان ها طبق گفته ارسال کنندگان کاملا واقعی هستن و برای انتشار آنها اجازه کسب شده. میتونید داستان های واقعی خود را به ایمیل: ec.recive@gmail.com ارسال کنید. اگر به اینگونه داستان های اجتماعی، عاطفی و درامه واقعی علاقه دارین، با فالو، لایک، زدن روی زنگوله و کامنت گذاشتن از ما حمایت کنین و هر روز سر ساعت ۱۰:۱۰ تجربه ی جدیدی را با ما بدست بیارین. داستان واقعی ، داستان کوتاه ، داستان آموزنده ، داس...
( داستان واقعی )شب عروسیم توی لباس شوهرم یه کاغذ پیدا کردم که باعث شد عروسی رو به هم بزنم...
มุมมอง 3214 วันที่ผ่านมา
( داستان واقعی )شب عروسیم توی لباس شوهرم یه کاغذ پیدا کردم که باعث شد عروسی رو به هم بزنم...
( داستان واقعی )پدرم مجبور شد سر بدن من و خواهرم قمار کنه و وقتی که باخت...
มุมมอง 8121 วันที่ผ่านมา
( داستان واقعی )پدرم مجبور شد سر بدن من و خواهرم قمار کنه و وقتی که باخت...
( داستان واقعی )شب زفاف، شوهرم کاری کرد که تصمیم گرفتم فرداش ازش طلاق بگیرم...
มุมมอง 1.3K21 วันที่ผ่านมา
( داستان واقعی )شب زفاف، شوهرم کاری کرد که تصمیم گرفتم فرداش ازش طلاق بگیرم...
نتونستم جلوی خودمو بگیرم و با شوهر دوستم وارد اتاق پشت خونه شدم که...( داستان واقعی )
มุมมอง 74321 วันที่ผ่านมา
نتونستم جلوی خودمو بگیرم و با شوهر دوستم وارد اتاق پشت خونه شدم که...( داستان واقعی )
وقتی برای اولین بار دیدم خواهر خانومم کیه فهمیدم که باید از اونجا فرار کنم...( داستان واقعی )
มุมมอง 41021 วันที่ผ่านมา
وقتی برای اولین بار دیدم خواهر خانومم کیه فهمیدم که باید از اونجا فرار کنم...( داستان واقعی )
توی شناسنامه نامزدم چیزی دیدم که مو به تنم سیخ کرد...( داستان واقعی )
มุมมอง 7621 วันที่ผ่านมา
توی شناسنامه نامزدم چیزی دیدم که مو به تنم سیخ کرد...( داستان واقعی )
مادر شوهرم هیچوقت چهرش رو نشونم نمیداد تا اینکه یبار اتفاقی صورتشو دیدم و شوکه شدم..( داستان واقعی )
มุมมอง 9321 วันที่ผ่านมา
مادر شوهرم هیچوقت چهرش رو نشونم نمیداد تا اینکه یبار اتفاقی صورتشو دیدم و شوکه شدم..( داستان واقعی )
گفته بود که باید تنهایی به سفر کاری بره ولی توی فرودگاه منشیش همراهش سوار شد و...( داستان واقعی )
มุมมอง 4321 วันที่ผ่านมา
گفته بود که باید تنهایی به سفر کاری بره ولی توی فرودگاه منشیش همراهش سوار شد و...( داستان واقعی )
خواهر زنم بعد فوت همسرم اومد در گوشم با عصبانیت چیزی گفت که شوکه شدم...( داستان واقعی )
มุมมอง 11228 วันที่ผ่านมา
خواهر زنم بعد فوت همسرم اومد در گوشم با عصبانیت چیزی گفت که شوکه شدم...( داستان واقعی )
بعد از ازدواج، شوهرم بهم شغل واقعیشو گفت و من ترسیدم و هیجان زده شدم...( داستان واقعی )
มุมมอง 180หลายเดือนก่อน
بعد از ازدواج، شوهرم بهم شغل واقعیشو گفت و من ترسیدم و هیجان زده شدم...( داستان واقعی )
افسر راهنمایی رانندگی دستشو گذاشت رو پام و در گوشم گفت اگه گواهینامه میخوای باید...( داستان واقعی )
มุมมอง 87หลายเดือนก่อน
افسر راهنمایی رانندگی دستشو گذاشت رو پام و در گوشم گفت اگه گواهینامه میخوای باید...( داستان واقعی )
صد دفعه بهش گفته بودم که این کارو انجام نمیدونم ولی باز اصرار میکرد منم دلم سوخت و..( داستان واقعی )
มุมมอง 98หลายเดือนก่อน
صد دفعه بهش گفته بودم که این کارو انجام نمیدونم ولی باز اصرار میکرد منم دلم سوخت و..( داستان واقعی )
اون دختر بهم گفت که اگه نمیخوای زنت بفهمه هر روز باید بیای پیش من و... ( داستان واقعی )
มุมมอง 82หลายเดือนก่อน
اون دختر بهم گفت که اگه نمیخوای زنت بفهمه هر روز باید بیای پیش من و... ( داستان واقعی )
مامور پست وقتی که فهمید شوهرم خونه نیست گفت که باید بسته رو داخل خونه تحویل بده ...( داستان واقعی )
มุมมอง 93หลายเดือนก่อน
مامور پست وقتی که فهمید شوهرم خونه نیست گفت که باید بسته رو داخل خونه تحویل بده ...( داستان واقعی )
راننده تاکسی در ماشین رو قفل کرد و با چاقو تهدید کرد که هر کاری که میگه انجام بدم...( داستان واقعی )
มุมมอง 119หลายเดือนก่อน
راننده تاکسی در ماشین رو قفل کرد و با چاقو تهدید کرد که هر کاری که میگه انجام بدم...( داستان واقعی )