วีดีโอ

انگلیسیه

کاملا نا امیدم. شدیم. پس فرق میان یک مسلمان با ایمان. با شخص کافر و منکر خدا چیست بارها. فکر مبکردم چرا مسلمانان همیشه در همه مراحل زندگی از اروپا امریکا. چین. و روسیه کمونیست عقب و فقیرترند دکتر سروش منو از ابن تردید بزرگ نجات داد پس ول معطلیم

به نظرم اينطوري نيست خداوند ميفرماييد بخوانيد مرا تا اجابت كنم انسان موجودي مستقل افريده شده امام علي ميگن دعا سرنوشت رو تغيير ميده حتي قطعي شده باشه ميگيد خداوند دل ندارد به خاطر اينه ما از ديدگاهمون دنبال جيزي به اسم دل قلب در خداونديم بس انطوري كه اللن ميگيد توبه كردن فايده نداره من خودم بارها معجزات خداوند رو در زندگيم ديدم

خداوند بزرگ شما استاد عزیز دکتر سر ش رو حفظ بفرماید پس از گذشت ۱ سال باز آموختیم. حقیقت تاریخ ندارد سپاس💚❤💕

هر کی ادعا کنه که پاسخی برای معما زندگی داره زر مفت زده بویژه این اسلامی های صحرا گرد. از همه مسخره تر این اسلامی هایی هستند که تلاش می‌کنند بوی گه رو با عطر کمتر کنند. این آیین آدم کشی و برده گیری و غارت با اقیانوسی از عطر خوش بو که نشده عطر هم حرام شده . قیافه های این اوباش حال آدم و بهم میزنه

درست مثل زمونه ما دارن میکشن وخودشون بخوبی وخوشی زندگی میکنن وقتی هم به درک واصل میشن از همه مردم دنیا بهترن

عالی

تو خودت را کشته ای تو خدا را نمیشناسی اگر بشناسی میفهمی که خدا عشق و پاکی کامله با این اراجیفت مردم را گمراه نکن خحالت بکش

خدای حقیقی بسیار عادل و داناست تویی که این حرفها رو میزنی خدای حقیقی را نمیشناسی به خودت بیا

اینقدر به من تهمت زدن پشتم غیبت کردن و خیلی از زن ها زندگی زن هارو خراب کردن خونه ساختن رو خونه دیگران صبح تا شب نفرین میکنم ولی اون داره خوشبخت تر میشه خدا چرا ظالم هارو خوشبخت می‌کنی ولی ما هر روز بدتر از دیروز عدالت کو ...اون می‌تونه حرم امام رضا بره خاسته هاش بگه توبه کنه تو میگی میپذیری توبه کننده هارو همانطور که گناه نکردن!! پس کو اون عدالتت تکلیف دل شکسته ما چی میشه پس ؟؟ که دل ماروشکونده پس چیشد؟؟؟

عالی ❤

فکر میکنم حرفهایشما طوریه که حتی خودتونم متوجه نمیشید.

گفته زنای خود رابازنهای دیگه عوض نکن

اقبال یه دور رفته و برگشته؟؟؟

و الله به کل شیئ العلیم

این کدوم سخنرانی دکتر سروش هستش؟

مثل همیشه عالی ❤

عالی ❤❤

❤❤

بیچاره عایشه !

در لوح محفوظ تمام حوادث عالم ثبت وضبط است فرشتگان اطراف لوح منتظر فرمان حق هستند.

تنها گیتارها به طنین در میایند از برای جبرئیل ملک مقرب هان جبرئیل مقدس کورک در بطن مادر مبگرید از،یاد مبر که جامه ات را کولیان به تو بخشیده اند( نجم)

سوره نمل ۴۹. روسای فاسد گفتند شبیخون بزنیم او وارث است( باغکاران شریر) ایا ندیدند لشکری از بالا وپایین حمله کردند جان ها به گلو رسید چشم ها حیران شد. ،،،خزینه داری میراث خوارگان کفر است به قول مطرب وساقی به فتوای دف ونی

ساعت پنج عصر بود ساعت پنج عصر بود ( احمد شاملو) صحبت حکام ظلمت شب یلداست

اکنون بخند بخند ای شرارت پیشه. امید که خنده واستهزای آنها به سوگواری عظیم بدل شود( ضحاک انکه خنده بسیار کند)

همانا که شادکامی و ازادی ام چون طوفانی فرا میرسد. فرزانگی ام در کوهستان خلوت ابستن شد. مشرکان ماده شتری در دل کوه وصخره سنگی که ابستن باشد درخواست کردند اولادش را در دل کوه وصخره سنگی ذبح وقربانی کردند سر به اسمان گرفت وگفت مادر مادر مادر( جوانی جوانی جوانی )

چو کینه جویی نیازارمت درختی که کشتی به بار ارمت. ده درخت زندگی وده نیروی عظیم الهی که به احکام سماوی ربط دادند. هیچ چیز،تواناتر از نیرویی که در راه است نیست. سپاهی وشهری وجنگی سوار همان ها که بودند سیصد هزار. درختی گشن بود به میدان شاه. دادگاه رسمی خیابانی متهم درخت زیتون بود( به نام خنده های کوچه وزنان تبعیدی. شجره ملعونه فی القران) شبر قدرتمند اشکهای روی دستان زرتشت را می‌لیسید و می‌غرید و می‌گفت اری چنین کردند این جانوران( درخت حیات ونهر اب)

یکی تنگ صندوق از بهر ماست درختی که آبش دادیم وثمرش برایمان زیان اور شد. خوابی عجیب دید که از بطن دخترش درختی رویید که در یک ساعت پایتخت را پوشانید با صدای شیپورچیان از خواب برخاست خشم تو فرا خواهد رسید. خشم وغضب الهی بر بشر گنهکار. نیروی الهی قادر به انهدام دژهاست. اکنون احکام سماوی والهی بیاموز. ده درخت زندگی

وای برزنان ابستن دران زمان زیرا این قوم مصیبتی عظیم دامن گیر خواهد شد مصیبتی که تاکنون جهان به خود ندیده است. نشانه های پایان عصر. زن هنگام زایمان درد میکشد زیرا ساعت او فرا رسیده است. زاییدن مصیبت بار است زیرا ساعت فرارسیده ا.اری همدردی با والاترین انسان ها ساعت من کی فرا خواهد رسید. خشم تو فرا خواهد رسید. ( شوق قدرت زمین لرزه ای عظیم که چیزهای پوک وپوسیده را از هم می‌شکافد ومیدرد. زمین لرزه چشمه های تازه اشکار می‌کند در زمین لرزه ملت های کهن سرچشمه های تازه گشوده میشود. زندان شب یلدا صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم. چرا نفرین نکنم)

گرچه ثد رود است در چشمم مدام. زنده رود باغکاران یاد باد. دران بهشت باغهای که بر زیر ان درختان نهر اب جاریست. شما را به نهر ابی ازمایش کردند. همه سپاه ازان اب نوشیدند مگر عده قلیلی. اشنایان ره عشق درین بحر عمیق غرقه گشتند ونگشتند به اب الوده. قواعد وقوانین اب وخاک را الوده نکنید که سبب بیماری خطرناک ونابودی وفنای بشر خواهد شد( سیصد)

کوس ناموس ورونق عشاق میبرند منع جوان وسرزنش پیر میکنند. عشقبازی وجوانی وشراب لعل فام مجلس انس وحریف وهمدم وشرب مدام. ( ضیافتهای انها ذباحه اطعمه واشربه گوناگون. سخنم قربانی هاست که با اشک مسح ومقدس گشته اند )

سرزمین جاوید. گوماته مردی بود اجنبی که در کودکی از کارفرمایان خود جور وستم دیده بود ومیخواست از مردم ایران انتقام سخت بگیرد. اشتیاه بزرگ تیران باید رفع شود. صد اشتر ماده سرخ موی به ابشخور اری همه گرگ ومیش( ای بی خبر زلذت شرب مدام ما)

ای نیش خورده از مگسان زهر الود بسیار بدخواهی ریشخندهای زهر آگین قوم وزبان های عفونت زده چرکین. وای بر هرزه زبان وعیب جوی. ( نباشه که بیگانه بشه هم وطن من )

کلمات تو مادر کلمات تو زن کلمات تو دوست کلمات تو یاران. شبان روز مادر زمی خفته بود اشکریزان دمی از هشدار باز نایستاده که گرگ ها به گله حمله خواهند کرد( گرگ همان سایه است ونمادی از شهوات وغرائز پست. بدان مثل که شب ابستن است )

باز گرد با تمام شکنجه هایت بازگرد به سوی آخرین همه تنهایان. شما را هم وطنان خود تا سر حد مرگ ازار خواهند داد از شکنجه ادمیان لذت میبرند. نباشه که بیگانه بشه هم وطن من. فرزندان ما را به جور وستم از دیارشان بیرون کردند. جملگی با زنان وفرزندانشان ما را کشان کشان از شهر بیرون کردند وبه بیابان فرستادند( به نام خنده های،کوچه وزنان تبعیدی )

چنین گفت زرتشت. چه هولناک است تنها ماندن با قاضی ومجازات گر قانون خویش( مجازات حد صلب همان نفی بلد. ) ما اخبار شهرهایی که با داس مرگ درو میکنند را حکایت کردیم. بیابان وان مرد تیز داس یذبحون ابنا

چنین گفت زرتشت. ای سایه تو دلپسند من نیستی اینجا در خانه من چه میخواهی. بدان مثل که شب ابستن است. از کسی که مثل بختک رو تنم انداخته سایه یه سوال ساده کردم نفرت من شد گلایه به( صلیب صدام مصلوبم) گرگ همان سایه است ونمادی از شهوات وغرائز پست است.

چنین گفت زرتشت. گاهی انسان در اوج جوانی احساس پیری میکند. جوان این را گفت وگریست. جوانی جوانی جوانی. اینکه چگونه دید انسان به صلیب کشیده شد و آن را تاب نیاورد. شیر قدرتمند اشکهای روی دستان زرتشت را می‌لیسید و می‌غرید و می‌گفت اری چنین کردند این جانوران ( ای انسان وحشی تو از شاهد انتقام سخت گرفتی. زمین وحشتناک ترین وحشی شو نشونم داد( زندان شب یلدا صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم )

نگهبان دز گفت کامروز کار. نگهبان سیلی بر صورت زد وگفت اینچنین پاسخ کاهن ما را میدهی. گونه های جلاد زگریه تر،شد. همه کار تو با من بیداد بود دل دشمنان بر تو بر شاد بود( یوره توبه ۱۱۳. به کدام مذهب است این به کدام ملت است این که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی )

مثل گوسفند گمشده وشادی همسایگان. چون گوسفندی به مذبح میبرند وچون بره ای به پشم چینان سکوت کرد وعدالت در حقارتش دریغ شد. ( نگهبان دز گفت کامروز کار)

حقیقت کج ومعوج است وزمان خود دایره ای اکنون کجا رفتند دروازه وعنکبوت ونجواها ایا همه را خواب دیده بودم

این خدای مشرقی در جوانی سختگیر بود وانتقام جو وبرای خوشی دلش دوزخی بهر خویش بر پا کرد( دخان ۴۹)

صحبت حکام ظلمت شب یلداست. ( ایت سایلین. ان دو با چشمی گریان ودلی پر از خون از هم جدا شدند و به خانه برگشتند. زندان شب یلدا صد زلزله برخیزد آنگاه که برخیزم )

فرشتگان گفتند مترس ما بر قوم بدکار نازل شده ایم( گر این رازها اشکارا کنی به خاک سیه مشک سارا کنی کنم زنده ایین ضحاک را به پی مشک سارا کنم خاک را زمین را بشوی زپیوند ضحاک وخویشان اوی چنین داد پاسخ که ایدون کنم که کین از دل شاه بیرون کنم ضحاک هرروز دو جوان را به قتل میرساند تا نسل بشر را معدوم سازد ومردی نباشد تا بارور شود بی شک قاتل است ) ( غلام چون کافر بود به قتل رساندم قتل نفس زکیه بی شک قاتل است )

حادثه‌ای سرسختانه وجدی و مالیخولیایی که ان را شوم ومنحوس دانستند حادثه ای اتفاقی نیست ومسبوق به جدال است( ای انسان وحشی تو از شاهد انتقام سخت گرفتی. جوانی جوانی جوانی )

هر کس باید در خانه خود جان ومال وناموسش در خانه محفوظ ودر امنیت باشد ( تنها خدا میداند بار ابستن های عالم چیست. بدان مثل که شب ابستن است )

نگهبانان حدود الهی. مجازات حد صلب همان نفی بلد ( جائفه چاقو) ما بر تو اخبار شهرهایی که با داس مرگ درو میکنند را حکایت کردیم

سوره فاطر نطفه ان مرد دیگری. جنایت کاران هولناک. جنایت علیه بشریت نسل کشی. برخی به دست مردم مقطوع النسل میشوند

زتو چشم اهریمنان دور باد تن وجان تو خانه سور باد( بدان مثل که شب ابستن است )

ایا ندیدند در شهر امن وقتی میگویند امنیت حکم فرماست مردم را اطرافشان به قتل وغارت میربایند. ایا ندیدند لشکری از بالا وپایین حمله کردند جان ها به گلو رسید چشم ها حیران شد. ( ماده ۵ مجازاتهای اسلامی اتهیه فیلم وعکس از مراسم خانوادگی وحریم های خصوصی )