" رویایی ناتمام"
خلاصه داستان :
انها عاشق بودند،از همان عشق هایکه در نگا اول اغازمیشود .
زهرا و مهدی خیلی همدیگر را دوست داشتند ، با عشق ازدواج کردندو باعشق زندگی میکردندوزندگی شان را برپایه ی عشق وآرزوهای مشترک ساختند ،بعد از گذشت زمان (بعدیک سال)زهرا نمیتوانست مادر شود بخاطر همین شفاخانه میروند که در نتیجه باعث جدایی شان میشود.
داستان:
زهرا و مهدی درکابل عروسی کرده تازه در کویته پاکستان آمدند بخاطریکه مهدی کارش در کویته پاکستان است هردویشان خانه نشستن از آینده صحبت میکنند مهدی میگوید در آینده چند تا بچه داشته باشیم خوبه؟ زهرا جواب میدهد اول خدا یک اولادسالم بدهد .هههه دو بچه دو دختر بس نیست!
مهدی با شوخی میگوید جوره ای باشد! مهدی میگوید راستی خدای نکرده مه اگر مشکل داشته باشم خانه هردویمان اولاد نشود تو چی کار میکنی زهرا میگوید مه ازهمه چیز تیر می شوم چون تو برای من خیلی مهم و باارزش استی بعد زهرا میگوید مه اگر مشکل داشته باشم تو چی میکنی ها مهدی میگوید بسته دنیارا باتو بدل نمیکنم من تو را خیلی خوش دارم هیچ چیز بالاتر از تو نیست برایم .
پایان داستان:
هردوی شان خیلی با عشق و با مهر محبت زندگی میکردند بعد از گذشت یکسال هردویشان به شفاخانه مراجعه میکنند و تست میدهند بخاطر اولاد بعدا جواب تست میاید که زهرا مشکل دارد و مادر نمیشود ،در نهایت هردویشان تصمیم سختی میگیرد ،زهرا به مهدی گفت من ترا از دست نمیدهم اما تو باید فرصت برای داشتن فرزند داشته باشی "اما مهدی با قلب شکسته هیج جواب نداد .
تماشا کنید چی اتفاق میفتد؟
پیام فلم:
"گاهی عشق یعنی رها کردن،برای خوشبختی کسی که تمام دنیا برای توست .th-cam.com/video/nElDGxGA_v8/w-d-xo.htmlsi=GqamWdDQlsnCmRxR